کاش برا منم سکوت کنه کلا خیلی عصبیه خیلی
بعد ی روز امروز از سرکار اومده نهار آماده خودم آرایش کرده خونه مرتب همچی اوکی
خسته بود حق داشت خوابید تا9بیدار شد این بین مامان بعد از ظهر اومد پسرم باهاش رفت
دیگه شوهرم 9بیدار شد بعد چایی میوه گفتم شام بیارم گفت نه رفت پسرمون بیاره رفته نشسته خونه مادرم تا 12بعد اومد خوابید
عمدا اینجور حرص میده
قبل خواب میگم گفتم دم در بیارش نشستی شام خوردی نوش جونت منتها زودتر میومدی سرحال باشی
کلا داد بیدادی کلام حق رو هم پذیرا نیست
خیلی سر این اخلاقش دو دلم ترکش کنم یا نه فعلا دارم مدارا میکنم ببینم چی میشه