همسایه بی ادب صفحه 2 | تبادل نظر نی نی سایت

باب_اسفنجیم

عضویت: 1400/04/22

تعداد پست: 7143

روضه نیاز به دعوت نیست جانم خودت برو اگه دلت میخواد ولی خب در اینکه موذی هست شکی نیست

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق

1401/09/16

|

15:30

پاییز21

عضویت: 1394/07/26

تعداد پست: 3998

عزیزم من با جاریم تو یه ساختمون همسایه بودیم‌همسن مادرمه البته.بااینکه مشکلی نداشتیم باهم.پسرش ازدواج که کرد سر هیچی منو شوهرمو نمیگفتن بریم بالا‌فک کن عمو و زن عمو بودیم.صدای بزن برقص مهمونی شام خوردن....انقد دلم میشکست.دعوتم نمیکرد برا هیچی.منم ادمی ام حد خودمو میدونم سالی یکی دوبار بیشتر بالا نمیرفتم‌.

خدایا چه گم کرد آنکه تو را پیدا کرد و چه پیدا کرد آنکه تو را گم کرد.

1401/09/16

|

15:30

|_|*سارا*|_|

عضویت: 1391/11/17

تعداد پست: 6272

هر کسی یه سری معذوریت ها داره برای کسایی که تو مهمونیاش دعوت میکنه.

به نظرم به عنوان همسایه توقع اشتباهی داری...

خودتو الکی ناراحت نکن ....

1401/09/16

|

15:31

پریناز_جون

مدیر استارتر

عضویت: 1397/08/22

تعداد پست: 1207

شاید شما حس کردید صمیمی هستید و ایشون فقط در حد همون سلام با شما راحت هست. اونروزم فقط حرفش پیش اومد ...

آره موافقم من اشتباهی فکر کردم صمیمی هستم یه سری مراسم داشتن اومد از من مانتو گرفت خوب

1401/09/16

|

15:31

پریناز_جون

مدیر استارتر

عضویت: 1397/08/22

تعداد پست: 1207

هر کسی یه سری معذوریت ها داره برای کسایی که تو مهمونیاش دعوت میکنه. به نظرم به عنوان همسای ...

،👍👍👍👍

1401/09/16

|

15:32

سیگااار

عضویت: 1398/10/11

تعداد پست: 5330

اینکه باز همسایس

جاری بیشعور من تولد گرفت برا دخترش همه رو دعوت کرد منو دعوت نکرد

حالا ما هیچ مشکلی هم باهم نداشتیم

دیوار ب دیواریم با هم

اشغال بچشو فرستاد ازم فلش هم خواس برا رقصشون

لعنت ب جهانِ تا اَبد غم بودن

1401/09/16

|

15:32

عضویت: 1400/03/20

تعداد پست: 7226

روضه نیاز به دعوت نیست جانم خودت برو اگه دلت میخواد ولی خب در اینکه موذی هست شکی نیست

عزیزم الان تو این زمونه نمیشه بدون دعوت رفت. ایشون برای تعداد مهمون حتما تدارک دیدن.

1401/09/16

|

15:33

فاطی۹۱

عضویت: 1399/10/19

تعداد پست: 412

آره موافقم من اشتباهی فکر کردم صمیمی هستم یه سری مراسم داشتن اومد از من مانتو گرفت خوب

زمونه خیلی بدی شده خواهش میکنم هیچوقت لباساتونو به هییییییچکی ندین

1401/09/16

|

15:34

عضویت: 1400/03/20

تعداد پست: 7226

آره موافقم من اشتباهی فکر کردم صمیمی هستم یه سری مراسم داشتن اومد از من مانتو گرفت خوب

یه جایی که براش خوبه صمیمیت داره یه جاها نه😂

شما همیشه سنگین باش و همون حد رو رعایت کن

1401/09/16

|

15:34

عضویت: 1400/03/20

تعداد پست: 7226

اینکه باز همسایس جاری بیشعور من تولد گرفت برا دخترش همه رو دعوت کرد منو دعوت نکرد حالا ...

درو باز نمیکردی. یعنی خونه نیستم و اصلا متوجه نشدم.

1401/09/16

|

15:35

باب_اسفنجیم

عضویت: 1400/04/22

تعداد پست: 7143

عزیزم الان تو این زمونه نمیشه بدون دعوت رفت. ایشون برای تعداد مهمون حتما تدارک دیدن.

روضه من دیدم فقط چایی میدن یا خرما یا حلوا این که دیگه تدارک نمیخواد عزیزم طرف ما یه خانوم روضه میزاره دعوت نمیکنه هرکس دلش خواست میره یه چایی یا خرما میده

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق

1401/09/16

|

15:35

سیگااار

عضویت: 1398/10/11

تعداد پست: 5330

درو باز نمیکردی. یعنی خونه نیستم و اصلا متوجه نشدم.

اخه نمیدونستم اونان که زنگ زدن .ایفونمون تصویری نیس

لعنت ب جهانِ تا اَبد غم بودن

1401/09/16

|

15:36

عضویت: 1400/03/20

تعداد پست: 7226

روضه من دیدم فقط چایی میدن یا خرما یا حلوا این که دیگه تدارک نمیخواد عزیزم طرف ما یه خانوم روضه میزا ...

الان دیگه فکر نکنم من که ندیدم بشخصه. شاید سمت شما اینطوری هست. چقدرم خوب هست که روضه اینطوری باشه.

من ندیدم بدون دعوت برن.

1401/09/16

|

15:38

عضویت: 1400/03/20

تعداد پست: 7226

اخه نمیدونستم اونان که زنگ زدن .ایفونمون تصویری نیس

واقعا در رفتار و برخورد بعضیا آدم میمونه

1401/09/16

|

15:39