2752
2734
عنوان

6ساله تو همسایگی مادرشوهرم🥺

| مشاهده متن کامل بحث + 1430 بازدید | 65 پست
مگه همش تو کوچه ان ک بفهمن مهمون برات میاد؟ 

ما تو یه ساختمونیم مادرشوهرم از کنار پنجره تکون نمیخوره هربار در کوچه باز و بسته میشه پا میشه نگاه میکنه ببینه کی رفت بیرون یا کی اومد تو

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



وای خیلی سخته خدا صبرت بده عزیزم شوهرت باید عاقل باشه باهاش حرف بزن منطقی انشالله که بفهمتت


نمیدونم دیگه چجوری بگم ...همش موکول می‌کنه به آینده ..

گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم           عشق گاهی مادرست و گاه هم نامادری                                    💕💕💕 
2731
کاش منم یه مادرشوهرداشتم انقدرتنهانبودن بچه هام میبردمشون خونه ی اونا.هیچکسونداریم خیلی تنهاییم😢😢

تنها بودن بهتر تا با آدمهای ... بودن ...تازه یه عالمه توقع بیجا هم دارن 

گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم           عشق گاهی مادرست و گاه هم نامادری                                    💕💕💕 
ما تو یه ساختمونیم مادرشوهرم از کنار پنجره تکون نمیخوره هربار در کوچه باز و بسته میشه پا میشه نگاه م ...

خدا بگم اینارو چیکار نکنه. میمیرن از فضولی

پَ بُزرگــــ   میشــــَـم...واسه هر کـــی که کوچـــــیکم کرد.... 
دعوتشون میکنی یا خودشون خودشونو دعوت میکنن؟ اگه دعوت میکنی خودت دیگه نکن

کاشکی منتظر دعوت باشن ..از بس می‌ره و میاد و تو آشپزخونه سرک می‌کشه که بگم شما هم بیاین ناهار یا شام 

گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم           عشق گاهی مادرست و گاه هم نامادری                                    💕💕💕 

بعد ۹ سال زندگی طبقه پایین مادر شوهر امشب اولین شبیه که توی خونه مستقلم خوابیدم حست رو درک میکنم چون با تک تک سلولای بدنم این سختیا رو کشیدم 

حتی اسم کاربریمم ناامیدم هست سال ۹۷ عضو شدم فکر کن تا الان به زور به خواستم رسیدمچون هیچ امیدی به رفتن از پیش مادرشوهر نداشتم شوهرم حتی تا پای طلاقم بردم که از پیش خانوادش نره 

از ته دلم برات دعا میکنم که به آرزوت برسی و خونه مستقل داشته باشی 


کاشکی منتظر دعوت باشن ..از بس می‌ره و میاد و تو آشپزخونه سرک می‌کشه که بگم شما هم بیاین ناهار یا شام ...

نگو بهش بیاین. جلو زبونتو بگیر. دلت نسوزه. زشت کار اونه

پَ بُزرگــــ   میشــــَـم...واسه هر کـــی که کوچـــــیکم کرد.... 
وحشتناک  افتضاحه  تو چی کشیدی  من یک ماه اینجا میش مادر شوهرم هستم افسردگی گرفتم ا ...

دعا میکنم خدا فقط نجاتم بده

گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم           عشق گاهی مادرست و گاه هم نامادری                                    💕💕💕 
داداش فازت چیه😂😂😂😂

وای خدا جررررررر خوردم 

تو تاپیک بینی نچرال بودم چرا ارسال شد اینجا تروخدا ببین حذف شده

برای خودم بالا نمیاد🤭😂😂😂

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!
نگو بهش بیاین. جلو زبونتو بگیر. دلت نسوزه. زشت کار اونه

شوهرم هم می‌دونه اخلاق مادر و پدرش و ولی نمیدونم چرا کاری نمیکنه چطوری راضیش کنم

گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم           عشق گاهی مادرست و گاه هم نامادری                                    💕💕💕 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687