والا من جای شما از این وضعیت خسته شدم!!!!دوروزه اینور ،،،دو روز اونور ،،،،
این شد زندگی؟؟؟
اینا به کنار استرس اینکه شوهرت داعم ایراد بگیره و بخواد بگه مادرت اینجور کرد و خواهرت اینجور کرد و اینا خیلی اعصاب خورد کنه !
احترام خانواده ها و پدرت رو هم از بین بردی اینقد میری اونجا ،،،
خانواده ها هم خب بنظرم خسته میشن !
صدرصد شوهرت هم خسته اس ،،،،
من نمیدوم دقیقا کارشما و شرایط شما چیه ،،،،،
بلاخره یه فکری کن ،،،،یا فعلا نرو سر کار ،،یا یه پرستار بگیر،،،یا بزار مهد،،،،،
اخه مگه کاری داره به مقدار از حقوقت رو بدی پرستار ،،،یا بزاریش مهد
اخه اینجور نمیشه که !
با اینهمه جنگ اعصاب و استرس چه جور میری سر کاار؟
بچه ات هم عصبی و استرسی میکنی