دوران عقد

عزیزم تاپیکاتو خوندم سعی کن هرجور هس بری خونه خودت هرچه زودتر حتی مستاجری خانوادتو راضی کن چون اینحوری هم دخالت های خانواده شوهرت از بین میره هم هردوتون به ارامش میرسین

سعی کن قلق شوهرتو به دست بیاری هر مردی یجوریه تا وابستگیش به خانوادش کم بشه مثلا اینقدر برای شوهرت کار بتراش که وقتی برای اونا نداشته باشه چون واقعا دارن سوء استفاده میکنن

و اینک عقدین و از هم دورین خوب نیس نیمی از مشکلاتت واسه همینه وقتی تو ی خونه باشین دیگ اختیار شوهرت با خودته اونا کم کم عادت میکنن که شوهرتو دیگ نیس

خودتم خرج نکن شوهرتو عادت بده برات خرج کنه منم اوایل شوهرم دلش نمیومد گرون چیزی برام بخره ولی من عادتش دادم الان مدل منو اینجوری میبینه که لباسای خوب میخرم هیچ وقتم شکایت نمیکنه

بگردم برای دلت بگردم بخاطر بی کسیت 😔😔😔😔درست میشه 

انشاءالله که خدا خودش یه نگاه مهربان بهت هدیه بده..و گره از مشکلاتت واکنه

نامزد منم نمیتونه خونه بخره

درامدش هم شش هفت تومنه

تک فرزند هستم و تو خونه بابام رفاه کامل دارم

ولی خب ازدواج همینه دیگه

باید باهم بسازید از صفر

چقدر درک خانوادت پایینه

وای الان که خوندم اینو دیدم چقدر شبیه همیم ماهم عقدیم کلافه شدم از این دوران جهنمی خونه خودمون بخوایم بریم فقط زمینمون باید فروش بره از ته دلم دعا میکنم مشکلتون حل بشه 

موافقم عقد خیلی مزخرفه من  ۵  ماه فقط عقد بودم ولی انقدر سخت گذشت همون چندوقت

از وقتی عروسی گرفتیم همه چی خیلی بهتره