از مدرسه برگشتم خسته کوقته تا ساعت دو تیم درس میخونم یک ساعتم خونه راهه ساعت سه و نیم خیلی خسته میشم ولی بازم گفتم عیب نداره کار میکنم ولی تا میام خونه اذیتم میکنه ماملنم خیلی از دستش میشینم گریه میکنم میگم دیر رسیدم خونه نتونستم خونه رو مرتب کنم میزنه فوس میده میگه ج نده خیلیی فوش های بد میده بهم لخه من چرا اینقدر بختن سیاهه اخه به خدا دارم با گریه اینارو مینویسم فقط خواستم درد دل کنم
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
عزیزم تو اینده ای روشن داری چون خیلی قوی و محکمی🙂❤️
من تو روزایی که داغون بودم گرمی اشکای گونم افکار پر پیچ و خم ذهنم آشفته حالی اعصابمو هیچکس ندید جز خودم. هیچکس بلندم نکرد جز خودم، پس به حرمت «خود خوبم» حتی اگه هزار بارم زمین بخورم بازم بلند میشم و بهترین موقعیت و میسازم😉😉😌🌜 آقایون درخواست دوستی ندید میفهمید؟؟؟؟
هیچجا خونه است یک ساعت رفت ابجیمو گذاشت مدرسه اومد گفت خسته شدم ولی این نیس که تنها همیشه اذیتم میکنه سر کار خونه سر درس خوندم میگه بسه همینقدر چرا پول سرویس بدیم صبح ها هم همیشه ناراحتم میکنه میرم مدرسه بعضی وقت دوست دادم تو راه بمیرم بر نگردم اما لیاقت اینم ندارم