نعوذبالله نماز نخونه دیع وقتی جونش و زندگیش تو عذابه!
ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ،. اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو میزنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن ، اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن.. دردی که انسان را به سکوت وامیدارد،بسیار سنگین تر از دردیست که انسان را به فریادوامیدارد... انسانها به فریاد هم میرسند، نه به سکوت هم...!
نعوذبالله نماز نخونه دیع وقتی جونش و زندگیش تو عذابه!
نمیشه در هر صورت اذیتش میکنه میگه تو ذهنم بهم میگه خدا وجود نداره چون تو نمیبینش اینجور چیزا هرکاری میکنیم دفع نمیشه باز میگه نماز میخونم یه جورم نماز نخونه خودش اذیت میشه دوست داره نماز بخونه
نمیشه در هر صورت اذیتش میکنه میگه تو ذهنم بهم میگه خدا وجود نداره چون تو نمیبینش اینجور چیزا هرکاری ...
این ابلیس هست که وسوسه اعتقادی میکنه نه جن کافر. ابلیس را باید به خداوند استعاذه کرد.
یکی از راهکارها این هست که هر شبهه ای در دلش ایجاد شد سریع بگوید لا إله إلا الله و بعد هر چه زودتر برود پاسخ شبهه ای که در ذهنش آمده را از کتاب و عالم دین پرس و جو کند و شبهه بی جواب نماند.
همیشه یک قرآن کوچک بندازه گردنش زیاد با صدای بلند سه بار با اعتقاد و توجه بگه ( یا علی أغثنی) ...
وقت بوده شب تا صبح قرآن تو گوشش بوده بعضی وقتا میگه موقع گوش دادن انگار یه چیزی میخواد از دهنم بزنه بیرون ولی نمیاد گاهی هم استفراغ میکنه گاهی میگه انگار یه چیزی از دهن و صورتم میزنه بیرون ولی باز برمیگرده نمیدونیم چکار کنیم میترسم بلایی سرش بیاد
وقت بوده شب تا صبح قرآن تو گوشش بوده بعضی وقتا میگه موقع گوش دادن انگار یه چیزی میخواد از دهنم بزنه ...
بگم یچیزی فکنم اون چیزی که میخواد بیاد بیرون همون جن کثافت خریه که رفته تو تنش. بالا میاره از دهنش میاد بیرون گورشو گم میکنه ایشالا چقدر ناراحتم برای برادرت خداااا کمکش کنه ایشالل
این ابلیس هست که وسوسه اعتقادی میکنه نه جن کافر. ابلیس را باید به خداوند استعاذه کرد. یکی از راهکا ...
ببین میگه انگار دونفر تو ذهنم باهم در حال جنگ هستن یکی با خدا یکی بر علیه خدا انگار یکی مثلا میگه خدا وجود نداره ،اون یکی میگه خدا هست و مارو آفریده ، بعد دوباره میگه اگه خدا وجود داشت ما میدیدمش ،اون یکی میگه اگه وجود نداشت ما چجور به وجود اومدیم خیلی سوالای سخت و عجیب غریبی که اصلا میگه گاهی جوابی براش ندارم عصبیم میکنه
نه تورو خدا پیش دعا نویس نرو سیدشانوم به خدا موکلای بد دارن که از ایمان ادم مومن و روح و انرژی ...
نه میگه تو سن ۱۵ سالگی یه گربه سیاه کشتم نمیدونم از اونه دیگه وقتی مرجع تقلید جواب درست نمیده و میگه وجود نداره وسواس شدی چکار کنیم یجور برخورد میکنن انگار داریم دروغ میگیم خسته شدیمبخدا داواشم آب شده دیگه ،میگه چند بار بفکر خود کشی افتادم