2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کسی چیزی نمیدونه چی حال آدما رو خوب میکنه

مبدونی من یا دوس پسرم که یازده ماه تو رابطه ایم خیلی چیزاش منو ناراخت میکنه اکخ خواسنی تاپیک قبلیمو بخون مثلاً الان امشب خونه عمش رفتن خونشون بعد منو دو ساعت چ نیم منتظر کذاشته هی جک میکردم میدیدم یه پیام گزاشته رفته باز یه دونه دیکه یه ساعت دیگه بعد نیم دیکه شد دوازده از ساعت نه منتظرش بودم باهم حرف زدیم من دیکه واقعا دلم گرفته بود دیگه یه کم بیشتر با کاراش حالم بدتر شد که میگف عمه جونممممم لوس حرف میزد ناز میکرد براش بیاربوسم کن عمه عکسه جای رژ لب عمشو یرام فرستاده خلاصه این هیچی الانشم که داشتم باهاش چت میکردم گفتش همش صدام میزنن گفتم دیکه اه تلفنی هم حرف میزدیم همش میرفتی گف خو عمم چهار ماهه هس ندیدمش 🙂 انگار من بدم میاد با عمش حرف بزنه ورا مثه آدم نمیتونه بگه امشب نمیتونیم باهم حرف بزنیم منو منتظر بزارخ بعد حالا منت هم میزارخ میگم خو عمم اینا هستن تونستم حداقل باهات چت کنم فقژ کارایه خودشو میینه

گاهی دلم ميگيره از حرفایی كه در شـأنم نيس…

گاه دلم ميگيره ازصداقتم كه هيچكس لايقش نبود….

گاه دلم تنگ ميشه برا وعده هايی كه ميدونستم نيس اما برا دلخوشيم كافی بود...

گاه دلم ميگيره از سادگیام…

گاه دلم ميسوزه واسه وفاداریام….

گاه دلم ميسوزه واسه اشكام...

گاه دلم ميگيره از روزگاری كه توشم…

این نبود اون چیزی که انتظارشو داشتم😔 😔 😔

مبدونی من یا دوس پسرم که یازده ماه تو رابطه ایم خیلی چیزاش منو ناراخت میکنه اکخ خواسنی تاپیک قبلیمو ...

عزیزم نمیدونم چی بگم اگه واقعا می‌بینید حق داره درکش کن اگه نه شاید میخواد اذیتت بکنه نمیدونم چشه این 

تاپیک آخرتو میگی؟

کلا جدا از این لوس بازیا بچه بازیا


اینکه وقتی یه چی پیش میاد بدونه درک کنه من از چی ناراحت شدم همین موضوعه اینکه باهام چت کرده مهمون داشتن احساس میکنخ فقط خودش تو این شرایطا باهام بوده من شده خونه داییم دوسال نیومدم خونمون پاشدم رفتم اتاقم یا خونه مامامن بزرگم باختش حرف زدم احساس میکنخ بهم لطف میکنه که اینجوری منتظرکم بزاره بره 



اصلا همین الان دو دقیقه پیش باز وسطخ حرفام رفت🙂 بعد بهش می گم میخوای برم؟؟

اینکه از عصر با عمه ایناش بوده من کلاس داشتم نبودم که باهام حرف بزنه

عزیزم نمیدونم چی بگم اگه واقعا می‌بینید حق داره درکش کن اگه نه شاید میخواد اذیتت بکنه نمیدونم چشه ای ...

از عصرخ خونه عمش اومدن منم که کلاس داشتم از هشتو چهل تا نه باهم حرف زدیم بعد کف برم یه کم دیکه میام بعد من تا یازده و نیم منتظرش موندم تو این دو ساعنو نیم هم برم شام بعدش گفتم خودم چرا جوابمو نمیدی چند تا پیام داده بودم گف کاره بابامو دارم انحام میدم گفتم خب چرا زودتر نمیگی بعد جوابه اینارو هم نداد بعده یه ساعت که شد یازده نیم

کلا جدا از این لوس بازیا بچه بازیا اینکه وقتی یه چی پیش میاد بدونه درک کنه من از چی ناراحت شدم ه ...

عزیزم مطمئنی واقعا بهت علاقه داره یا فقط وقت میگذرونه من تجربه ای از دوست پسر ندارم ولی چیزی که میگید فک‌کنم ایشون خیلی بچس

از عصرخ خونه عمش اومدن منم که کلاس داشتم از هشتو چهل تا نه باهم حرف زدیم بعد کف برم یه کم دیکه میام ...

واقعاً برام تعجبه من خودم تا حالا تو رابطه نبودم ولی خب چرا بهش نمیگی اینارو 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز