2777
2789
عنوان

سر گربم باد کرده😭😭😭

278 بازدید | 16 پست

من یه گربه حدودا ۷. ماهه دارم 

براش نر آوردم 

بعد چون با هم بازی میکردن فکر کردم سرشو کوبیده جایی و ورم سرش خوب میشه 

الان دیدم انگار پشت گردنش خونیه یا زخمه

البته فردا صبح میبرمش دامپزشکی ولی چیز خیلی خطرناکیه ؟😢



شاید اون چنگش زده حالا عکسشو بزا

حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم.          خاک  شم اگه یه روزی از خاکم دل‌ یکنم.               از خزر‌تا خلیج‌فارس‌جای‌زخم‌قدیمی‌گلوله‌هاست مگه میشه خاکتو به بیگانه داد.    ‌.                     خائن شرمنده از اینه هاست                               هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن ((((  شاهین نجفی))))))                            (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه  خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره   وقتی به هوش میاد کلی  پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما  افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه  :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان  صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمیزاره عکس بگیرم ولی اینو گرفتم  میاد گردنشو با دندون میگیره نره میفتع روش

یخواطر نرس دیگه بیشعور بچه مردم خونی مالی کرده🥺

حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم.          خاک  شم اگه یه روزی از خاکم دل‌ یکنم.               از خزر‌تا خلیج‌فارس‌جای‌زخم‌قدیمی‌گلوله‌هاست مگه میشه خاکتو به بیگانه داد.    ‌.                     خائن شرمنده از اینه هاست                               هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن ((((  شاهین نجفی))))))                            (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه  خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره   وقتی به هوش میاد کلی  پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما  افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه  :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان  صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))  
عزیزززم بداخلاقی نمیکنه از وقتی اینجوری شده

ناله میکرد براش جفت آوردیم ولی هنوز بلد نیستن چطوری جفت گیری کنن

ماده من بزرگتره یه کم نمیتونن راهشو هنوز پیدا نکردن 

از قبل ناله میکرد الانم ناله میکنه



ناله میکرد براش جفت آوردیم ولی هنوز بلد نیستن چطوری جفت گیری کنن ماده من بزرگتره یه کم نمیتونن راهش ...

ویدیو اموزشی بزار واسش😂😂😅🤣

حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم.          خاک  شم اگه یه روزی از خاکم دل‌ یکنم.               از خزر‌تا خلیج‌فارس‌جای‌زخم‌قدیمی‌گلوله‌هاست مگه میشه خاکتو به بیگانه داد.    ‌.                     خائن شرمنده از اینه هاست                               هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن ((((  شاهین نجفی))))))                            (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه  خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره   وقتی به هوش میاد کلی  پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما  افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه  :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان  صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))  
ناله میکرد براش جفت آوردیم ولی هنوز بلد نیستن چطوری جفت گیری کنن ماده من بزرگتره یه کم نمیتونن راهش ...

نره یکم کوچیکه یه نر بزرگتر براش می‌گرفتی 

❤️😍I'M BLESSED 😍❤️
یخواطر نرس دیگه بیشعور بچه مردم خونی مالی کرده🥺

حالا فردا میبرمش دامپزشکی گفتم نکنه چیزیش شده باشه 😢

فکر میکردم تو بازی کردنشون این طوری شده 

من این بچه رو تو ناز و نعمت بزرگ کردم 

این قدر نرمههههههه چون غذاهای خوب خورده از بچگی 

هر کی گربه داره بهش دست میزنع میگه که چقدر نرمه خلاصه بچمه 🥺🥺🥺


حالا فردا میبرمش دامپزشکی گفتم نکنه چیزیش شده باشه 😢 فکر میکردم تو بازی کردنشون این طوری شده  ...

دخترو بد بخت کردی🥲🤣

حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم.          خاک  شم اگه یه روزی از خاکم دل‌ یکنم.               از خزر‌تا خلیج‌فارس‌جای‌زخم‌قدیمی‌گلوله‌هاست مگه میشه خاکتو به بیگانه داد.    ‌.                     خائن شرمنده از اینه هاست                               هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن ((((  شاهین نجفی))))))                            (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه  خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره   وقتی به هوش میاد کلی  پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما  افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه  :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان  صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))  
نره یکم کوچیکه یه نر بزرگتر براش می‌گرفتی 

مثل خریدای اینترنتی سرمون کلاه رفت 😂

نره خیلی کوچیک از آب دراومد 

ماده ما هم بخور و تپله تازه می‌خوابه خودشو کش میاره نره هم نمیرسه


با این اوضاع غذا دادن بهشون نره هم دو روز دیگه گنده میشه 😂

اووو چاقش کن شکمش رو زمین کشیده راه بره

حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم.          خاک  شم اگه یه روزی از خاکم دل‌ یکنم.               از خزر‌تا خلیج‌فارس‌جای‌زخم‌قدیمی‌گلوله‌هاست مگه میشه خاکتو به بیگانه داد.    ‌.                     خائن شرمنده از اینه هاست                               هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن ((((  شاهین نجفی))))))                            (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه  خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره   وقتی به هوش میاد کلی  پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما  افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه  :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان  صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))  
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز