من با همسرم 11ساله زندگی میکنیم.دوتا بچه دارم،یه پسر 7ساله و دختر 7ماهه.هردوشاغلیم.پولمون هم صرف زندگیمون میکنیم.وضع مالی پدرمادر هردومون خوب نیست ولی پدرمادر من هیچنوع کمک نقدی ای قبول نمیکنن.ولی مادرشوهرم پنهانی از شوهرم پول میگیره،همسرم هم پنهانی من میده ولی ب روش نیاوردم،گفتم مادرشه بذار بده اشکال نداره بماند خرج خونش و دوا و دکترش رو هم همسرم میده،درحالیکه همسرم تنها فرزند خانواده نیست.
الان هم همسرم رفته بنایی خونه مادرش،حداقل 30میلیون روشون خرج ورداشته،که مطمئنم بازم همسر من باید پرداخت کنه.نه همسرم و نه مادرش و نه خواهربرادراش به رو خودشون نمیارن که پول از جیب شوهر من میره.چند بار پرسیدم چقدر خرج کردی جواب درست حسابی نداده.همسرم هنوز معوقات سرکارش که مربوط ب اضاف شدن حقوقش هست رو نگرفته.مطمئنم هم معوقات راهی این بنایی میشه و هم بایستی وام برداره.اینم بگم وضع مالی خودمون در حدیه که فقط میتونیم وام بدیم،نه مسافرتی میتونیم بریم،نه لباسی بخریم،حتی چند تا عروسی همکار بوده که چون واقعا دستم خالی بوده به بهانه های مختلف نرفتم.ب معنای واقعی ازم سواستفاده میکنه.
بماند همسرم یه آدم ب شدت بی مهر و بی احساس هست،نه محبت کلامی داره،نه احساسی بهش دارم،نه احساسی بهم داره.حتی رخت خوابمون جداست.اونم سر دخالتهای مادرش رخت خوابمون جدا شد.مادرشوهرم یه آدم آب زیرکاه هست،دخالتهای پشت پرده زیاد داره،حتی زندگیمو یه بار تا مرز حدایی پیش بردن که بخاطر بچم برگشتم.