2737
2739

مادرش مشکل روانی داره ....خودش هم همینطورمادرش به من مشکوکه. 

یهو برمیگرده بهم فوحش میدهیا با پرخاش و هیجان و عصبانیت میگه داری برام نقشه میکشی و....

فک میکنه با پدر شوهرم ریختم رو هم و رابطه دارم





بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

شوهرم تا حدودی درک میکنه ولی بعض 

وقتا هم میگه مادرم درست میگه ...

چند شب پیش زنگ زدم احوال مادرشوهرمو بپرسم....قااطی کرده بود کلی حرف بارم کرد 

منم جوابشو ندادم و خداحافظی کردمولی همه بدنم میلرزید و حالم بد شده بود حسابی


2740
لطفا بقیشو بخون  من درک میکنم واقعا مشاعرش رو از دست داده  ولی یه وقتایی نمیتونم تحمل کن ...

سلام عزیزم گاهی باید از بعضی چیز ها چشم پوشی کنی میشه بپرسم علت حرفشون چیه لابد حرفی چیزی دیدن  یا شنیدن؟

سلام عزیزم گاهی باید از بعضی چیز ها چشم پوشی کنی میشه بپرسم علت حرفشون چیه لابد حرفی چیزی دیدن  ...

کلا به همه بد بینه غیر از دختر و پسرش......

نمیدونم دقیقا علتش چیه ولی خوب بیماریه دیگه 

به همه چیز شک داره فک میکنه همه چیز نقشه است و پشت هر حرف و قدمی چیزی هست 



سلام عزیزم گاهی باید از بعضی چیز ها چشم پوشی کنی میشه بپرسم علت حرفشون چیه لابد حرفی چیزی دیدن  ...

تازه من خیلی وقتا چشم پوشی میکنمولی شوهرم نمیفهمه اذیت شدنای منو و یه وقتایی سمت مامانشو میگیره منو خیلی اذیت میکنه



پس همسرت چرا باهات نیست در صورتی که میدونه مشکل داره ...پدر شوهرت چی میگه؟

با پدر شوهرم یکسره جنگ و دعواشوهرم بعضی وقتا حرفای مادرشو باور میکنهمثلا دفعه پیش خونشون بودیم و قرار بود شب بخوابیم با یه حالت بد و داد اومد گفت داری میری....دوباره قاطی کرده بودهی باهام حرف میزد 

من همه تنم ممیلرزید از ناراحتی 

شب به شوهرم گفتم خواهش میکنم بریم خونمون ....

گفت نه قضیه رو براش تعریف کردم...خباصه از مادرش پررسید و مادرش گفت نه عزیزم من سوال کردم و...

در صورتی که خداشاهده باز داشت منو اذیت میکردشوهرمم ببخشید رید بهم که مامانم چیزی نگفته





تازه من خیلی وقتا چشم پوشی میکنمولی شوهرم نمیفهمه اذیت شدنای منو و یه وقتایی سمت مامانشو میگیره منو ...

اگه کسی داری که طرفداریت کنه و یه تلنگری بده که ازش کمک بخواه در غیر این صورت ارتباطتت را با پدر شوهر مادر شوهرت کم کن اگه میری خونشون یا زنگ میزنن باهاشون سرسنگین باش حجابت رو درست کن زیاد نخند شوخی نکن ...درباره خانواده همسرت هم هیچی به همسرت نگو زنگ هم میزنن یا میزنی در حد بله و نه جواب بده تا اوضاع درست بشه...

با پدر شوهرم یکسره جنگ و دعواشوهرم بعضی وقتا حرفای مادرشو باور میکنهمثلا دفعه پیش خونشون بودیم و قرا ...

همین دیگه کلا رابطتت رو باهاشون سرد کن و آتو دستشون نده و اصلا درباره مادر پدرش پیشش حرف نزن ..

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  11 ساعت پیش
توسط   niهانیتاha  |  10 ساعت پیش