همه تلاشم همینه
ولی شوهرم اجازه نمیده
چند وقت پیش گوشیمو چک کرد که ببینه به مادرش چچند وقت یه بار زنگ میزنم و چقدر صحبت میکنم...منو تو فشار میذاره...
باید همش زنگ بزنم یا منو تنها میذاره خونه اونا ...
اگه شوهرم عمق حال بد مادرشو میدونست و منو اذیت نمیکرد مشکلی نداشتم
تا الان نمیگفتم
خودم اذیت میشدم و تن و بدنم میارزید ولی همیشه شوهرم جای دیگه سرگرم بود....
منم گفتم چرا غمخوار من نباشه و بهش گقفتم از هر ده بار یه بار میگماصلا سالهای زیادی ساکت بودم
ولی دیگه نمیکشم
خسته امبیشتر هم از نفهمی شوهرم تا مریضی مادرش
خونشون هم میری از کنار شوهرت تکون نخور تا بیدارن دستشویی و آب و کارات رو بکن که نخوای نصف شب بلند شی ...کلا حساسیتت رو بالا ببر ...وقتی اوضاع بعد مدتی خوب شد و بحث ها کم شدن با مهربونی بهش بفهمون که هیچکسی جز اون رو دوست نداری و خوشحالی که پیششی...محبت به شوهرت باعث میشه زندگیتون گرمای خودش رو داشته باشه..
سلام خانومی شنبه بزنک1480 مشکلتو بگو خیلی خوله مشاورهاشون و رتیگانم هس پول تلفنم در حد زنگ خونه اینا میفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
