من قبلا خودم ی عده رو دنبال میکردم ازشون خوشم میومد و میگفتم خوش قلبن و مهربون و کاش مث اینا شیم البته ن از لحاظ خرج کردن و فیس.. باطنی گفتم واسه خاطر اینک نذر میدادن و...
ولی وقتی ی سریا شروع ب افشاگری کردن واقعا بدم اومد نمیگم ازاون ادمام چشم بسته یکیو دنبال کنم ن مثلا میگفتم اینام اشتباهات و خطاها و گذشته ای دارن ولی نه انقد ک مخفی مخفی کنن از فالورا بعد یهو بترکه اونم چ دروغای شاخداری ک نگفتن
خب مگ چوب میزنن یکیو؟ واقعا ا بلاگری انقد تاثیر روی زندگی داره ک خودشونو فراموش. میکنن؟ خسته نمیشن از حاشیه از بی ابرویی و بی احترامی از فحش از اینهمه تبلیغ دروغ و ازاینهمه پول مغت خوردن و.... بالاخره هرکسی ی حدی. داره و ی جایی پره ولی نمیدونم چرا اینا مث زالوان تا نترکن ول نمیکنن