میگذرونیم شکر خدا گرونی کی رو درگیر نکرده ولی دیگه مهمون نمیتونیم دعوت کنیم و از خیلی از هزینه ها و خواسته ها میزنیم مثلا قبلا تند تند رستوران میرفتیم الان ماهی یه بار اونم به زور... قبلا یه اتاقم پره شوینده و خوردو خوراک بود تا سرزده مهمون میومد کم و کسری نداشتم فریزرمم همینطور الان فقط در حد نیاز میتونیم بخریم
جایی به دور از خودم ایستاده ام به تماشای کسی که جای من زندگی می کند،چه بی رحمانه تنهاست ،وچه به ناچارقوی😔
انقدر شرایط رو سخت کردن زندگی روز مره و خرید های روز مره رو ازمون گرفتن
من یه ماهه فقط تونستم یه کیلو انگور و یه هندونه بخرم
تو زندگی بیا شعار ندیم عمل کنیم . یه دختری هستم با همه چی جنگیدم تا به اینجا رسیدم بازم میجنگم تا به هدفم برسم واسم دعا کنین تا به هدف هام برسم ممنونم .