مادرشوهرم هراز گاهی مثلا مربا یا آبغوره یا... داره یه ظرف هم برای ما میده ..البته فقط اسم شوهرم رو میگه (مثلا فلانی یه مربا پختم یه ظرف هم گفتم بدم حتما ببر بذار تو یخچال و فلان)یعنی اصلا جمع نمیگه و فقط انگار به پسرش میگه که فقط برای تو میدم .من اوایل برمیگشتم میگفتم چرا زحمت کشیدین و دستتون درد نکنه و فلان ولی اصلا انگار نه انگار محل نمیداد ..امشب باز مربا میخواست بده و خطاب به شوهرم گفت منم دیگه به خودم قول داده بودم ازش تشکر نکنم چون به من نمیگه که .بعد شوهرم به مادرش با شوخی گفت که من بخورم به زنم ندم مادرش گفت اگه دوست داشت بخوره اگه دوست نداشت نخوره شوهرمم برگشت مثلا با شوخی بهم گفت اگه بخوری به منم میدی منم گفت اون مال توعه .. حتی موقع برگشتن به خونه هم شوهرم میخواست بده من نگهدارم منم بهونه آوردم و نگه نداشتم... دفعه قبل هم اینجوری کرده بود و من هم اصلا از مرباهاش نخوردم و به شوهرم گفتم مامانت برای تو داده ...به نظرتون چه رفتاری نشون بدم مقابلشون ؟؟یعنی من آدم نیستم و فقط برای پسرش هر چی میخواد میده
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
واقعا موجوداتی که نفاق میندازن بین عروس وپسرشون اخه چتونه به جای خدارو شکر گفتن همش فتنه درست می کنی ...
حالا جالبه منو خودش برا پسرش انتخاب کرده بار اولم تو اتاق منو دید گریه کرد گفت من وصیتمو ب تو میکنم منم گفتم اخی بمیرم برات اما الان ی ساله هناق بهم میده اون یکی عروساش کلا ولش کردن
آره اینا هم میوه به شوهرم میگن بردار و فلان به من ولی نمیگن ..مثلا من عروس اول و تازه عروسم باید هوا ...
تو خونه خودتون به شوهرت بازبون خوش گله کن و اینکه اونجا هیچی نخور شوهرت پرسید بگو کسی بهم تعارف نمیکنه ک ..... جوری بگو ک بشنون و بعد بگو آدم به غریبه تعارف میکنه نه بچه خودش و بعد هرچی گفتن سکوت کن
یک سئوال طرف میدونه ناراحت میشی و میخواد حرصت بده؟ اگه اینطوریه بهش توجه نکن انگار نه انگار خودت ب ...
نمیدونم میدونه یا نه آخه از اول اینجوری کرده 😑 سری قبل که مربا نخوردم شوهرم افتاده بود به خواهش که بیا یه دونه بخور و مامان برا هردومون داده و فلان 😐😒ولی من بلانسبت خر نیستم که نفهمم منظور مادرشو
خیلی اعصابم خراب کرده رفتیم گردش شوهرم پشت فرمون بود یهو دیدیم داره ی چیزی میکنه تو دهن شوهرم بعد گفت اره به تو نقل ندادن؟ب من دادن کرد تو حلق شوهرم انگار من ادم نیستم البته بخوره سرش اما شوهرمم دید چی به چیع
خودش از چشم شوهرت میندازه تو ناراحتم شدی بدگویی مادرش نکن گلم . مادرشوهر منم شیرینی ب تعداد شوهرم و ...
نه من اصلا تا الان بدی مادرشو بهش نگفتم ولی ناراحت که میشم دست خودم نیست از روی قیافم متوجه میشه و اونم به روی خودش نمیاره که چی شده فقط با حرف زدن و خندوندن میخواد از اون حال و هوا دربیارتم