داییم به همه گفت من ج.ن.د.ام😞+شات

بچه ها پسرش خیلی پشتم حرف میزد ب گوشم رسید 

ماهم ب باباش گفتیم و مامانم گف که از پسرت طرفداری نکن چن سال پیش ب مامانم ک میشه عمش پشینهاد داده بود

قدیما پسرش بلایی سر یکی از دختر داییام اورده بود

سابقه خوبی نداره و خالم به باباش گف و دوتاشونو کتک زد

مثلا داییم سرهنگه مثلا

پسرش ۲۲سالشه زن داره

میخواستم همه چیو ب زنش بگم

یکی از زنداییام ۱۶سالشه گف که علی همچین کاری کرده دس کشیده ب ب ا س ن م و ...کشیده و به داییم پیام داد

برگشت گف اعه پسر من این دوهفته شده حروم زاده؟

زیر سر سمیه و الهام نیست؟؟

منظورش منو مامانم

گفت که داستان پسرش راجب مامانم دروغ بوده میخاسته ابروی پسرمو ببره

راجب زنداییمم گف نقشه منو مامانم بوده😐😐😐

بعد من با ی پسره دوستم یکسالو خورده ایه نمیدونم اسمش چجور ب این رسیده

برگشت ب همه گف این پسرو میبره خونه

فلان میره باغ و....

از منم ی کلیپ توی باغ با یکی از دختر داییام ک صمیمی هستیم استوری کرده بودم پخش کرده بود

میگف این کلیپو اطلاعات بهم داده منو دختر داییمو یعنی گرفتن با پنج تا پسر و سی تا شلاق زدن

این وسط یکی از پسر خاله هام‌برای چغلی برگست گف که سمیه رو تو قلیونی با پسره دیدم همبنجور خشکش رده منو دیده

هرچند داستان اصلی رو گفتم مادرم و حرفشونو باور نکرد ولی با ابروم خیلی بد بازی کردن بچه ها تو این شب عزیز میخوام دعا کنید امام حسین نابودشون‌کنه حقمونو ازشون‌بگیره همین فقط

الانم خانواده پسره نمیان جلو قوز بالا قوز خیلی حالم بده تروخدا دعا کنید راضی شن ما عاشق همیم😭😭😭😭😭😭