تو ی مسیر پا گذاشتم ک راه برگشت ندارم بخاطر تمام هزینهایی ک کردم .این جندروز انقدر سر و پا بودم انقدر اذیت شدم انقدر روحم و جسمم اذیت شد ک امد خونه کل این چندروز رو استفراغ کردم .چقدر خوب میشد ک اگ همه ادم ها مشکل مالی نداشتن و پول دراوردن براشون اسون و سخت نبود.هرروز بدو بدو با لباس های بیرونم باید غذارو درست کنم بعد تاخوردم میبینی بعدظهرنشده باز باید بشوم برم سر کار .حسرت ی خواب ظهر و صبح تا ظهری مونده تو دلم .شبا از ورد خستگی خداب ب چشمام نمیره
ولی حرف دل منو زدی🗿💔
حاضرم برم سرکار از خستگیش بالا بیارم
تا تو بحث با شوهرم از فرط اعصاب بالا بیارم
خوشبحالت خیلی بار منفی داره واقعا
شغلت چیه
کار کردن سخته واقعا . اوناییم که میگن به قولی صدای دهل از دور خوشه. خدا قوت
اداری هستین؟
کارت چیه مگه؟
خدا قوت💚
خدا بهت سلامتی بده به پولت برکت
خوبه که
همش خونه باشی در و دیوار رو نگاه کنی خوبه
دائم بخوابی گردن درد بگیری خوبه
بدون تحرک باشی چاق بشی خوبه
در طول روز یک نفر رو نبینی خوبه
همش چشمت به شوهر باشه که بهت پول بده خوبه
والا همون زندگی بدو بدو صد می ارزه به زندگی تکراری و پر از تنهایب
خدا قوت عزیزم
کاملا حق داری
واقعا زیر بار مسئولیت آدم له میشه
از یک طرف کار و اعصاب خوردی هاش
از اون طرف مسئولیت های خونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
