مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
خدمت به پدرم . زندگی خوش کنار شوهرم . پیشرفت و کسب سلامتی بیشتر. محبت عاطفی به مادر و خواهرم. و گرفتن حق شوهرم که سالها پدرش از کودکی محرومش کرده .... پدری که توی پول غوطه ور بود و وقتی بچه هاش نمیدونستن توی سفره روی کدوم غذا دست بزارن شوهرم از فرط گرسنگی میرفت تخم مرغ میدزدید یا هر سال سهمیش فقط یدونه دمپایی پلاستیک ابی رنگ بود از طرف مادر بزرگش که بقول خودش تا تهه سال پاشنه دمپایی سابیده میشد و همیشه پاهام ترک خورده و خیس بودن که الان مبتلا ب واریر شدید شده
یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش... شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .