سلام دوستان پدر من یکم دستش تنگه، خواهرم که شاغله تو خرج و مخارج خونه کمکش میکنه نه اینکه همش ،خواهرم مجرده، منم متاهلم بلطف خدا همسرم وضعش خوبه و خواهر و مادرم نمیزارن بدون اجازه همسرم بهشون کمک کنم میگن راضی نباشه حرامه، و واقعا میدونم راضی نیس.
حالا هر وقت میرم خونه پدرم یه روز بمونم خواهرم میگه سر سفره من هستید و وحشتناک منت میزاره، هر وقت دیر میرم مادرم گله میکنه مادرم ناراحتی داره فشار عصبی براش سمه ، دلم نمیاد بهش بگم دلیل نیومدنم چیه!
آرزومه برم خونه پدرم با خیال راحت گاهی از فشار دلتنگی میشینم گریه میکنم ولی نمیرم . تو یه شهر نیستیم مجبورم هر وقت میرم ناهار یا شام اونجا باشم، شما جای من بودید چیکار میکردید