دیدم نیست صداش زدم جواب نداد رفتم اون پشت دیدم تو ورودی یه صندلی گذاشته با یه گونی تخمه که کسی نره اونور از اینور شیشه دیدم یه بطری بزرگ نوشابه رو از بغل سوراخ کرده یه نی کرده توش مثل قلیون قدیمیا داره می کشه ولی بویی نمیومد صداش زدم یهو هول شد پاشد منو دید هنگ کرد بعد هی توضیح میداد که مریض شدم رفتم عطاری یه چیزی داده اینطوری بکشم واسه خلط گلو خوبه و اینا. به نظرتون راست می گفت؟ یا مواد میزد؟ خیلی ترسیدم سریع خرید کردم و برگشتم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ممکنه نشون بده ، مثلا فکرکنه تو ک اینو نمیدونی بزارنشون بدم الکی بگم مال عطاریه .
مامانم هم حدود ۲۵ سال پیش همین ماجرا براش پیش اومده بود ، بعد تریاک رو پسرداییش نشون داده بود گفته بودمال ترک سیگاره ،مامانمم اصرار میکرده ب بابام بکشه سیگارو ترک کنه 🤣
دیگه وقتی رفته اون پشت راه و بسته کسی نره شاید شلوارشو کشیده پایین تو چ میدونی😂😂😂
😂 خاک تو سرم راست میگی اصلا به این فکر نکرده بودم تجربه شد برام مرسی که گفتی👍🤦♀️ البته چون دسشویی داره اون طرف بهتره واسه درآوردن شلوارش اونجا اقدام کنه🤣