بچه ها امروزشوهرم دیراومدخونه بعدماشینوانداخت توحیاط یهوازشانسمون دزدگیرفعال شد هی جیغ ماشین دراومد صابخونه پایین خواب بود هی غر زد من هی گفتم شرمتده ببخشید عمدی نبود شرمنده شرمندهدروم سیاه گوه خوردیم اون هی ادامه داداصلاول کن نبودش شوهرم قاطی کرد عصبانی شد بهم گفت حاضرشوبریم منو اورد خونه مامانم ایناخودش رفت خونه مامانش اینا گفت بهم من پول ندارم خونه رو عوض کنم ولی دیگه پامم نمیزارم اون خونه تا باهاشون رو دررو نشم بچه ها چیکارکنم آواره میشم ۳ماه مونده حالا تاموعودمون تموم شه چه خاکی بریزم توسرم