2777
2789
عنوان

پسرم مهد نمیره

758 بازدید | 16 پست

سلام دوستان،پسر ۳/۵سالمو دوماه پیش بردم بهترین مهد شهرمون،دوهفته اول عالی بود حتی خودش میگفت برو خونه،بعد کم کم شروع کرد هی گفت دوست ندارم نمیرم صبحا با هزار ترفند و مسخره بازی آمادش میکردم میبردمش دوسه بار گفتن حتی اگه گریه کرد ب ما اعتمادکن و برو...رفتم توحیاط شنیدم که یه مربی داشت میگفت مامان بره ناهار درست کنه بیاد دنبالت خلاصه داشتن آرومش میکردن،بی فایده بود...دوسه هفته هم رفتم نشستم اونجا دوسه روزش و خودش گفت برو اما بی فایدس بازم میگه دوست ندارم،مربیا میگن گوش نکن داره خودشو لوس میکنه بیارش تاعادت کنه اما اصلن یبارم نگفته دوس دارم برم...چکارکنم ب نظرتون؟نبرمش دیگه؟شاغلم نیستم فقط خاستم توخونه نباشه خجالتی و بی سرزبون باشه خودمم ی نفسی بکشم...اما نشد

شاید در جهانی دیگر….

پسر منم همچین اتفاقی واسش افتاد،  اول خیلی مهدشو دوست داشت بعد ۱ ماه گفت نمیرم  با کلی داستان که بردمش گریه میکرد که نمیرم 

مهدشو عوض کردم اینبار می گفت اصلا نرو بشین  تا آخر 

رو هفته داستان داشتیم مربی میگفت برو به گریه اش اهمیت نده اما نمی شد 

دیگه ۳ ماه نفرستادم بعد بردمش کلاسهایخلاقیت تو فرهنگسرا،  اونجا کم‌ کم عادت کرد و خوب کنار اومد 



بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم باتوجه ب اینکه اول دوس داشته حالا نداره شاید اتفاقی افتاده از چیزی ترسیده

والا نه عزیزم خیلی خوبن باهاش حتی بچه ها هم دوستش دارن،مربیا همه مهربون و باتجربه و تحصیلات،چند ساله بهترین مرکز شهرمون میشه،مدیراونجا گفت هیجان اولش از بین رفته،از طرفی کل این یک ماهو مریض بوده ویروس پشت ویروس

شاید در جهانی دیگر….

خوب نبرش،اینجوری از هر چی کلاس ودرس مدرسه س فردا زده میشه. بذار یکی دو هفته دلش تنگ بشه بعد ببر. م ...

ب نظرتون فعلن کلن نبرمش؟مثلن تا چندماه دیگه؟یا فقط یکی دوهفته؟آخه دوهفته مریض بود نرفت بازم روزی که میخاست بره مصیبت بود

شاید در جهانی دیگر….

عزیزم باتوجه ب اینکه اول دوس داشته حالا نداره شاید اتفاقی افتاده از چیزی ترسیده

دقیقا 

پسرم بعدا بهم گفت مامان میدونی چرا گریه کردم و دیگه نرفتم پیش نگین جون ( منظورش مهد اولی بود)

چون ستایش دستم رو گذاشت لای در و دردم اومد و گریه کردم اما بهش هیچی نگفتن .راستش چون بعد مدتی این حرفو زد نمی تونستم بگم راسته یا نه 

پسر منم همچین اتفاقی واسش افتاد،  اول خیلی مهدشو دوست داشت بعد ۱ ماه گفت نمیرم  با کلی داس ...

آها آره خودمم همین حسو دارم که نمیشه هی باهاش بجنگم...دوست نداره فعلن.ب نظرتون منم بی خیال بشم و چند وقت دیگه ببرمش کلاسای آزاد؟؟

شاید در جهانی دیگر….

آها آره خودمم همین حسو دارم که نمیشه هی باهاش بجنگم...دوست نداره فعلن.ب نظرتون منم بی خیال بشم و چند ...

اره به نظرم فعلا کاریش نداشته باش ، یه ۱ یا ۲ ماهی نبرش 

بعدا ببر کلاس های آزاد. چون ممکنه استرس و اضطراب جدایی بگیره که بعدا مشکل ساز میشه واستون 

دقیقا  پسرم بعدا بهم گفت مامان میدونی چرا گریه کردم و دیگه نرفتم پیش نگین جون ( منظورش مهد اول ...

نمیدونم والا پسرمن که خودش هیچی نگفته هربارم پرسیدم میگه بچه ها رو دوس ندارم آخه منو دوس ندارن.درصورتی ک خودم میرفتم میشستم اونجا میدیدم که میان طرفش دوسش دارن...الان نمیدونم مقاومت کنم و ببرمش یا بی خیال بشم و اذیتش نکنم...

شاید در جهانی دیگر….

اره به نظرم فعلا کاریش نداشته باش ، یه ۱ یا ۲ ماهی نبرش  بعدا ببر کلاس های آزاد. چون ممکنه است ...

مرسی عزیزم از راهنماییت...ب قول دوستم اونا که بچه رو پول میبینن و میگن گوش نکن و بیارش...

شاید در جهانی دیگر….

ب نظرتون فعلن کلن نبرمش؟مثلن تا چندماه دیگه؟یا فقط یکی دوهفته؟آخه دوهفته مریض بود نرفت بازم روزی که ...

من شخصا تو شرایط شما بودم اصلا نمیبردمش تا این حس منفی یا (خاطره بدی اگه براش پیش اومده)،کلا پاک بشه از ذهنش.

سنش کمه هنوز وقت داره.

تصمیم اشتباه ممکنه جبرانش سخت باشه بعدا

من شخصا تو شرایط شما بودم اصلا نمیبردمش تا این حس منفی یا (خاطره بدی اگه براش پیش اومده)،کلا پاک بشه ...

درست میگین خودمم همین حسو دارم که نبرمش و اذیتش نکنم...از وابستگیش ب خودم میترسم فقط...دو هفته مدام رفتم پیشش صبح تا ظهر اما بی فایده بود.

شاید در جهانی دیگر….

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

💔😔چرااا

honye_ella | 6 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز