من کلا همیشه عااااشق بچه ها بودم و کلا یکی از اهدافم مربی گری مهدکودکه ، از اون آدماییم که میرم مهمونی بچه ها دورم جمع میشن
شده چند باری هم تو مراسمای محرم برای بچه ها مهدکودک تو غرفه گذاشتیم و کلا از این کارا خیلی خوشم میاد
خواهرمم یه پسر کوچولو داره که هم من هم همسرم وقتی میبینیمش کلی ذوق میکنیم
ولی اصلا هیچ وقت پیشم نمیاد تا هردومون بغلش میکنیم گریه میکنه سریع ... 4ماهه اقدامم .. نشده
همسرمم چندبار تاحالا گفته دلم بچه میخواد
اصلا نشون نمیدم از بیرون ولی خیلی دارم بابت این موضوع غصه میخورم