خانما من قبلا ازدواج کردم. و شوهرمم همینطور. شوهرم خانمش مشکل جدی داشته جدا شدن ولی ن ب صورت کامل چون هیچوقت رضایت نمیده کاملا جدا بشن. میگه یا کاملا مهریه ام رو بده یا تا ابد جدا نمیشم و از این موضوع یازده سال میگذره. بعد من یکسال پیش با شوهرم اشنا شدیم و شرایط رو گفت و خانواده ها در جریانن و صیغه شدم. حالا من باردارم. الان بچه بدنیا بیاد نمیدونم واقعا بچه اسمش چجوری بره شناسنامه شوهرم و خودم راهنماییم کنید
به نظرم چون زنشونو طلاق ندادن و برای ازدواج دوم باید اذن زن اول باشه مگر اینکگه از ذادگاه مجوز داشته باشه .زن اول اگه بدونه شوهرش یکی دیگه رو گرفته میره دادخواست طلاق میده و بی چون و چرا طلاق میگیره و شوهرشم تا اخر عمرش باید مهریه بده.اگه قصیه اینحوری که باشه من تعریف کردم
منم صیغه بودم تا ۱سال نمیدونستم این اقا زن داره و اینقدر زنش بی خیال بود که این شبا پیش منم میموند اصلا نمیفهمید منم مجبور شدم صیغه اش شم چون واقعا بد جدایمم شوهرم هیچیربهم نداده بود و تقریبا اواره شده بودمو و همش خونه فامیلام بودن و تیکه مینداختن بهم البته پدر و مادرمم فوت کرده بودن و کارم میکردم اصلا نمیتونستم خرج کنم و قسط داشتم وسط ماه کلا پول یه کرایه ماشین برام میموند شاید باورتون نشه پول نوار بهداشتیمم نداشتم بدم از خواهرمو و اینور اونور میگرفتم کلا شرایط داغونی بود بگذریم .....من ۲تا سقط داشتم قبلا اونم تو خونه از همسر اولم ینی با قرص سقط کردم بچه رو دیگ من از این اقا باردار شدم که دکتر گفت نمیتونی بندازیش بچه رو یا خودت میمیری یا کلا بچه دار نمیشی بخاطر سقطای که داشتی من بعدش فهمیدم که این اقا زن داره البته ۱روز زنش بهم زنگ زد اونجا من به شوهرم گفتم باید عقد دائم کنی هر جور شده وگرنه میام محل کارت دم خونتون و این حرفا که پول داد محضر داره که عقد کرد چون زنش رضایت نمیداد و منم آلاخون والاخون شده بودم اینو برا اون کسای گفتم ک میگن چرا صیغه ادمها تا جای اون طرف نباشن نمیتونن تصمیمی بگیرن تا تو اون شرایط نباشن
و اینکه من رو قر ص اوژانسی حامله شدم خودم هنگ کردم تا ۲ماه فکر میکردم بخاطر تاثیر قرصاس دیر پریود شدم بد به دکتر گفتم گفت ۸۵درصد قرص میگیره اینم از شانس گوه من بود دیگ اصلا نمیدونم چه حکمتی توش بود همه چی همینجوری فقط رفت جلو