زویا اگه شرایطشو داری کمکش کن.بگو بریم پیش روانشناس باهات حرف بزنه یکم ارومتر شی.با روانشناس هماهنگ کن بگو ازش تستی چیزی بگیره.شاید ازین توهما بهش دست میداده که شوهرشو دخترش ولش کردن.نیمشه یه طرفه قضاوت کرد .مطمعنا مرده و دختره هم حرفایی دارن
اخه مگه میشه ادم صدا دخترشو شوهرشو بشنوه و نره تواتاق .چجور سرکرده تا صبح.امکان نداره
این بنده خدا خیلی زجر کشیده.کسیو نداشته حمایتش کنه.روانشو ازردن.بنظرم توهم زده مشکل روانی پیدا کرده.
خانم ها بنظرتون از این دست ادمهای کثیف واقعا وجود داره تو اجتماع؟البته به جز اون مواردی که رسانه ای میشن و تو سایتها میخونیم
سمیرا جون نمیدونم والله ما همه داستانو نمیدونیم خدایی نکرده من بودم دیوونه مبشدم
ولی بچه ها هیچ چیز تو این دنیا غیر ممکن نیست
ولی بچه ها هیچ چیز تو این دنیا غیر ممکن نیست
وای یعنی موندم چی بگم اگه داستان واقعی باشه که بعید میدونم آخه کدوم مادری در مورد بچه ها انقدر راحت میگذره و میگه نمیخوام چیزی از اونا تو زندگیم بمونه ؟؟؟!!!!! انگار نه انگار که اونا دختراشن همیچین بزرگ هم نبودن والا منم تا 4 یا 5 سالگی بابام حموم میبردمون اما یک پدر سالم به بچش نظر نداره تازه همیشه مراقب دخترش که ضربه نخوره این خانوم قشنگ از اول خودشو کنار کشیده خیلی ازدخترا تو سن بلوغ ممکن وقتی مادر جون و خوشگل دارن به مادرشون حسادت کنن من خودم با مامانم میرفتیم بیرون میگفتن خواهرین و کلی از مامانم تعریف میکردن یا زن عموم و دخترش هم همین طوری بودن راستش تو دلم به مامانم حسودیم میشد اما محبت مامانم انقدر بود که نمیتونستم ازش فاصله بگیرم الانم خیلی با هم جوریم پس مادر با محبتش بچشو جذب میکنه این خانوم کلا خودش خیلی ایراد داشته نتونسته از دختراش نگه داری کنه
زویا جون شوهرت درست میگه خیلی مراقب باش احتمالا چیزی مصرف کرده شاید پدر و دختراش رفتن خارج اما این دلیل بر این نیست که رابطه داشتن این توهم زده از افسردگیه
در کل هنوزم هنگم . و هنوزم میگم اگه واقعی باشه این مادر خودش مقصر بوده . چون نه مادری کرده نه شناختی از همسرش داشته . کلا حال ادم بد میشه اینا رو میشنوه .
چقد خندیدم دست درد نکنه😬😬😁😁😁😂😂😂😂😂
باالخذه کارش درست نبوده مردا این حسو دارن دست خودشونم نیس گاهی وقتاش...اون مرد زنش بیشتر سرکار بوده و شوهره از دخترا مراقبت میکرده ...تحریک که شده جایی نداشته دخترشو اذیت کرده نمیدونم حرفم درسته یا نه هنگ کردم بخدا
عجب داستان مضحکی
یاد تایپک هیس دخترها فریاد نمیزنن افتادم
زویا باباهه نظر بد داشته دختربچه چرا باید لذت ببره؟!؟!اگه بگن پدر به دخترش تجاوز کرده من باور میکنم اما رابطه دوطرفه با علاقه خیلی عجیب و غیرمنطقیه دختربچه اگه رابطه پدر و مادر رو ببینه حالش بد میشه بعد خودش بیاد اینکارو بکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعدم من فقط تو یه رمان باور میکنم که نقش اول داستان صد در صد مظلوم و بی تقصیره تو واقعیت ابدا این نیست
شایدم زنه همش دنبال و درگیر کارش بوذه و کم گذاشته برا محبت به شوهر و بچه هاش..اخه وقتی فهمید چرا کاری نکرد؟؟مگه میشه؟؟نمیدونم الله اعلم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
