2733
2734
عنوان

بدترین خاطرتون باعشقتون شوهرتون!

| مشاهده متن کامل بحث + 2520 بازدید | 140 پست
الان خوشبختی؟

آره خیلی دوستم داشت خیلی تلاش کرد تا تونستیم ازدواج کنیم نمیتونم بگم چه خون دلها که خوردیم و متاسفانه قسمت تلخ ماجرا اینجا بود ک یه سری ها هم متقابلا تمام تلاششون و کردن از هم جداشیم

میوتی میم🐈یه تعلیقی بیچاره😁همونیم که بعد از هزار و یک سختی به عشقم رسیدیم🤪🙈من عاشق مردی شدم ک چشم‌بسته همه منو از رسیدن بهش منع کردن و چیزی طول نکشید ک نظر همه ی اونها به کام دل من برگشت
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2728
ببخشید من دخالت میکنم عزیزم اما تو هم جای خواهرمی... وقتی میگی صبر کردی تا خاطره ی قبلی و فراموش کن ...

ن ببین من کامل نگفتم خلاصه وار بود

اون میدونس من دوسش دارم اما هیچوقت خودم نگفته بودم

از رفتارام یا از بقیع میشنید

اما هربار ک بحثش میشد من میگفتم ن من فلانیو دوس ندارم و حسی بهش ندارم اما از درون نابود میشدم

وقتایی ک پسم میزد منم با پررویی میگفتم منم از تو خوشم نمیاد و فک میکنی کی و این حرفا

این آخرا دختره ک الان باهاش رله خب دوستم بود

رفته بود پیویش گفته بود من دوسش دارم

من نمیخاستم بگه با هزار بدبختی و چت غیر واقعی ینی ب دوستم گفتم بیا پیوی من ازم این سوالو بپرس منم میگم ک ن حسی ندارمو اینا بعدم شات براش فرستاده بود

من دیگ خبری ندارم خیلیم بی محلی کردم

اما دیگ سرنخ و اینا دستم اومد

ماجرای کاور کردن ناخن من شد سرنخ و انگار خیری داشت واقعا

ی چیز بی ربطع اما سرنخی شد ک من متوجه بشم این دونفر یکماهه رلن باهم

ممکنه الان رفیقم حتی واقعیتارو بهش گفته باشه اما برا من مهم نی دیگ من اون زمان خودمو حفظ کردم الانم ک دیگ حسی نمونده واسه من

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687