سلام حالم خوب نی امدم خودم تنها سرم وصل کنم . نامزد سابقم همونی ک خیلی دوسش داشتم بابام نزاشت بهم برسیم . اینجا دیدمش . داشت خانمه سرم میزد بهم امده بود جلوم هی میگفت چی شده چرا تنهایی امدی . پرستاره هم همش نگا میکرد گفتم چیزی نیس یکم مریض شدم . پرستار سرم زد تو دستم گفت میشع سی . کارتم تو جیب شلوارم بود . امدم بلند شم کارت بردارم بدم اون زودتر کارتشو داد هرچی گفتم از این کارت نکش صبر کنید خودم میدم اون هم گفت نه بکش پرستاره هم کشید خیلی عصبی شدم حالم بدتر شده . کاش نیومدع بودم .خاک بر سر من 🥺