دخترخاله من شوهرش هرروز با یکی بود..هرزه ب تمام معنا... خونه اجاره کرده بود واسه خرابکاریاش و عیاشی.... چکهای دخترخالمو ک کارمند بود رو ب اینو اون داده بود با امضاع جعلی ..... کلی وام ب اسم دخترخاله ام گرفته بود و معلوم نبودچیکارکرده .... معلوم نبود اصن ب چندتا چیز اعتیاد داشت اینقد داااااغوننن.... دخترخاله ام تو ۴ سالگی پسرش مجبور شد طلاق بگیره ..درحدی بود ک اخه میگف شوهرمو میبینم حالت تهوع میگیرم...اینقد متنفر بود ازش..... خودش راحت شد ولی بچه اش خیلی اسیب دید.. افسرگی ..پرخاشگر ...عصبی.... دخترخاله ام کل زندگیشو ب پای پسرش ریخت اینقد ک حواسش بهش بود خرجش میکرد کلی کلاسهای مفید فرستادش از لحاظ مالی و تربیتی هیچ کمبودی بچه نداشت...ولی ب شدت کمبود پدر اذیت کننده بود براش...چقد با باباهای بقیه بازی میکرد چقد حس بدی بهش دست میداد وقتی محبت ی پدردیگه رو نسبت ب ی پسر دیگه میدید..از چشاش میشد فهمید....آخرشم نمیگم. خلاصه ک خواهر اگگررر مشکلات پیچیده نداری بخاطر بچه ات تحملتو ببر بالا تا بزرگتر بشه و خوب و بد رو تشخیص بده اونوقت اقدام کن.
خدا همه درها شو روی من بست . نمی‌دونم چیکار کردم که این همه بلا سرم آورد .
اونوقت جوانی خودم به باد میره . رفتیم مشاوره درمانگر گفت از ۰تا۱۰میل جنسیت به خانومت چنده ؟؟گفت ۱-۲
چراهمسرت این حرفاروبهت میزنه ؟تودعوااینارومیگه یاتوحالت عادی
همسرم پدر فوق العاده آیی و در کل آدم عالی فقط با من اینجوری حتی با منم خوبه اما عشق و علاقه ای وجود ندارد
نه در حالت عادی (ما اصلا دعوا آنچنانی نداریم ) وقتی خیلی بهم فشار میاد میگم چرا باهام حرف نمیزنی باهم بیرون نمیریم یا رابطه نداریم میگه نمی‌خوامت حتی به مشاور هم گفت گفت دوسش نداشتم و ندارم هیچ وقت به چشم همسر نتونستم قبولش کنم
داغونم بخدا
بخاطر این میخای جدابشی؟؟؟خوب حرف نزنه ب جهنم.ولش کن فک کن طلاقتو گرفتی...طلاق نگیر ..سبک زندگیتو عوض کن.. دوستهای موجه و پایه پیدا کن.مسافرت برو خوش بگذرون ...ب خودت برس حال کن.. اینجوری بچه ات سایه پدر بالاسرشه..... اون ب تو محبت نمیکنه ب پسرش ک نمیتونه محبت نکنه.... تو میدونی مردم چه مشکلاتی تو زندگیاشون دارن؟فک میکنی تو زندگی همه گل و بلبله و همینجوری دارن عشق ب هم پرت میکنن؟ ن بابا .ولی تو زندگی هرکسی ی چیزی واسه موندن هست..تو زندگی توام بچه اته.بذا بچه ات بزرگتربشه ک اسیبش کمتر بشه حداقل.
ای کاش میمردم
ازدواج ما خیلی داستان داره ای کاش از اول نمیشد همش تقصیر بزرگترها بود
من فقط ۲۵سالمه اینجوری ادامه بدم ؟؟بخدا تمام موهام داره سفید میشه
زندگیمون سرد و بی روح شده . چند وقت پیش گفت تو جوونی منو خراب کردی و هر وقت اتفاقی یا حرفی میشه میگه خودت خواستی این زندگی را
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
