دختر من که خیلی بهتر شده... اونم شبا فقط پیش من خوابش میبرد ... فقط از دست من غذا میخورد ... هیچ جا بدون من تنها نمیموند...
اما حالا خیلی مستقل تر شده...
از وقتی متوجه شدم باردارم مدام براش قصه گفتم از نی نی ها... که چطورین... باید باهاشون چی کار کنیم... فیلم از نوزادا براش دانلود میکزدم... واکنشش خیلی خوب بود و خیلی دوست داشت
و بعد بهش گفتیم که توی دلم یه نی نی دارم
خداروشکر من که خیلی راضیم از این اختلاف سن...