شکم بند بعد چهل روز بم گفتن ببند ولی نتونستم زیاد ببندم چون معده درد داشتم به معدم فشار میومد
همون موقع درد نداره ولی بعدش تا فرداش که نمیتونستم راه برم خم آروم اروم راه میرفتم هر چی جای زخمش بهتر میشد راحتتر راه میرفتم ولی تا ده روز اذیت بودم تا بخیه هارو کشیدم بهتر شد ولی یه مدت که می ایستادم جای بخیه ها میسوخت باید مینشستم
نترس زود میگذره
ن هیچی نمیشه از کمر بی حست میکنن اصلا هیچی نمیفهمی فقط صداهاشومو میشنوی جلوت یه پرده میزنن که پایین تنتو نبینی بعد یهو میبینی صدای گریه بچه اوند میرن تمیزش میکنن لباس میپوشونن تا بخیت میکنن میارنش کنارت تا ببینیش اون لحظه که صداشو میشنوی منتظری ببینیش وقتی میبینیش دیگه هیچی نمیفهمی خیلی حسه خاصیه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
