اره حس اسیر بودن داشتم
چرا با مادرت در طول روز صحبت میکنی با مادر من نمیکنی؟
چرا با خواهرام عین خواهر نیستی ندار باشی رسمی نباش
چرا باید پول تو جیبی بدم بهت وقتی با خودم میری خرید
تنها خونه مادرت نمیری
تو اجتماعی نیستی با رفیقای من بری بیایی
سرکار دوست ندارم بری
دانشگاه بری که چی؟ دانشگاه محیط خوبی نیست
خانوادم بدون زنگ و یکدفعه میان خونه تو نباید چیزی بگی
عصبی بددهن و خاله زنکم بود
دوبارم کتک خوردم البته از نظرش کتک نبوده لگد بوده
اه لعنت بهش