2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

زری فهمید و رفت قهر ی مدت و نبود اما بلاخره برگشت برای سال تحویل و دوماه هم جمشید کما بود ترکیه و بعد برگشتن همون خونشون چون معلوم شد اونی ک خونه استانبول بهشون داده با آتوسا فامیل بودن و پسر عموی اون بود پولهارا بالا کشیدن و کلاهبرداری کردن دیگ همینا

 برای مادرم  ک بهترینم بود               جایی خوانده بودم  که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل میدهد. و تجربه را زیاد می‌کند. هیچجا ننوشته اند که درد  با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه میروند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌تفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز دردچیزی نمی‌روید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌روند  چیزی ننوشته است.

پس همه زندگیشون به فنا رفت ولی زری برگشت؟  


آره لحظه تحویل سال اومد   

 برای مادرم  ک بهترینم بود               جایی خوانده بودم  که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل میدهد. و تجربه را زیاد می‌کند. هیچجا ننوشته اند که درد  با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه میروند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌تفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز دردچیزی نمی‌روید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌روند  چیزی ننوشته است.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792