از دیشب با شوهرم قهر بودیم دعوا کردیم الان از سرکار اومد ی کار دو روزه واسش پیش اومد رفت ی شهر دور بعد به آبجیش گفت بمن بگه منم باهاش برم من الکی بهانه درس رو آوردم نرفتم آخره گفتم اشکال نداره میام گفت حق نداری بیای الان دیگه رفت منم موندم خونه هنوز ۵ دیقه اس راه افتاده دلم براش تنگ شده ما بدون هم ی روزم نمیتونیم الان رفته من چکار کنم😢 این دو روز اندازه ٢ ساله برام😶
موقعی که رفت میخواستم زنگ بزنم بیاد دنبالم ولی میدونستم نمیاد دلشو شکوندم😔😔😔بچه ها آرومم کنید تو دلمو انگار آتیش زدن
میگذره
تقصیره خودشه چرا واسطه میفرسته😏 خودش بهت میگفت بیا بریم...
الانم اصلا بهش زنگ و پیام نزن تا خودش بزنه
این نیز میگذرد...
😐😐چقده سوسول
من الان یماهه شوهرمو ندیدم😐 اندازه ده سال گذشته
🥺🥺عزیزم
حالا که رفته
الان خودت مهمی
پاشو یه کاری بکن که دوست داری
تا حالت خوب شه
شب هم زنگ بزن بهش از دلش در بیار
چی بگم والله خوب واسه چی لج کردی با همون حالت قهرت میرفتی الانم اشکال ندارهغصهنخوردوروز چیزی نیست چون میگذرد غمی نیست
اتفاقا بهتره به دوریش عادت میکنی یکم منم چند روز دیگه شوهرم قراره بره جایی واسه یه هفته شایدم بیشتر ماهم همش پیش همییم به دوری هم عادت نداریم وخوب تحمل میکنیم
