2777
2789
عنوان

چه غلطی کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1813 بازدید | 93 پست
شما شاید تخمک آزاد نمیکینی 

من همیشه پیشگیریم یبار ک هیچی تو خونه نبود طبیعی جلوگیری کردیم همون از شانس من شد بچه 🙌🥲


وقتی ۶سالم بود 👼🏻  بابام سرطان گرفت ب من نمیگفتن اما من خوب میدونستم🥲بابای چهارشونم جلو چشام آب میشد🥺رفتاراش عوض شده بود چند ماه بود خواهر ۶ماهمو بغل نکرده بود🥲چند ماه بود نگام نمیکردم 😔حتی ب راه رفتن ساده امم گیر میداد و دعوام میکرد 🥺ی شب تصمیم گرفتم دوسش نداشته باشم 🥲موقع خواب ک بهش گفتم شب بخیر ✨سرش پایین بود و هیچی نگف🥺سرش داد زدم تو حتی جوابمم نمیدی خوشبحال دوستام چقدر باباهاشون دوسشون دارن 🥺منم دیگه دوست ندارم🥲حتی نگاهمم نکرد 😔صبح ک از خواب پاشدم دیدم هیچکس خونمون نیس فقط خالم و خواهرم بودن ک خواهرم از گریه کبود شده بود (انگار فهمیده بود🥺)خالمم با خودش حرف میزد و میزد ب سرش 🥲وقتی بهم گفتن ک رفتی 🥺شکستم بدم شکستم 😭وقتی تو سرد خونه از دور دیدمش مثل فرشته ها شده بود 👼🏻داشت لبخند میزد 🥺وقتی مامانم گفت بد رفتاریاش و بی محلیاش بخاطر این بود ک از هم راحت دل بکنین 🥲برای بار دوم شکستم🥺 خیلی گریه کردم 😭تا رسیدیم ب خونه 🥲جاش خیلی خالی بود دیگه خونهمون. رنگی نداشت 🥺وقتی ب مامانم گفتم دلم براش تنگ شده 🥲مامانم گریه کرد و از حال رفت (فکر کردم اونم میره پیش بابام)ترسیدم 🥺ب خودم قول دادم ک دیگه بزرگ شم 🥺بچه نباشم😭دیگه گریه نکنم🥺دیگه بغض نکنم 🥲دیگه سراغشو نگیرم 😔دیگه راجبش حرف نزنم🥺میدونی الان چندساله از اون سال ها گذشته و من هنوز سر قولم هستم ولی بعضی وقتا دلم میگیره 🥲بغضم گلومو پاره میکنه 🥺بعضی وقتا دلم اونقدر براش تنگ میشه ک دوست دارم بمیرم 🥺کاش بود مثل دخترای دیگه سر عقد میگفتم با اجازه پدرم بله 🥺کاش بود عروس شدنم رو میدید👰🏻‍♀️کاش......
چرا میگی برگزیده خدا؟؟؟خدا منو دوس نداشت همچین بلایی سرم اورد

ببین عزیزم اینجوری باید کلی زحمت میکشیدی اینو بزرگ کنی باز بری از اول سختی بکشی واسه دومی اینجوری باهم بزرگ میشن مثل دوقلو دیگه سختیشون تموم میشه باهم راحت میشی

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

روزی خدا وخواست خدا بوده،،هیچ وقت بد بنده هاشو نمیخاد،دوسش داشته باش وازهمی الان حس بد نداشته باش،،بااغوش باز بپذیرش یکم شرایطت سخت میشه ولی کم کم عادت میکنی وبزرگتر که بشن خوشحالم میشی ک باهم بزرگ شد ،،بفکر سقطم نباش توحق نداری یک نسل رو بکشی چون این بچه خودش میتونه شروع چندین نسل باشه و حلالت نکنه 

ازاین روزی استقبال کن خودتم به خودت حس بد منتقل نکن ،خیلیا اینجوری بچه دار شدن تواطرافیان میبینم که الان خیلیم خوشحالن ک بچه رونگه داشتن،یکیش مامان خودم ،،بعضی وقتا میگه خدایا منو بخاطر افکارم ببخش که حتی توی فکرم اومده ،،یکاری نکن که یه عمر عذاب وجدان داشته باشی و بهش فکر کنی،خدایی که بهت داده حتما توانایی وصبوریشوهم بهت میده😍


😍لطفایه صلوات مهمونم کن تایه شغل خوب ومرتبط بارشتم نصیبم شه😍❤یه روزی میرسه که توی آینه بخودم میگم دمت گرم سخت بود ولی ازپسش براومدی😍
نه سقط میترسم بکنم اما دارم دیوونه میشم

اسی منم چند هفته پیش سقط کردم بخدا مردم و زنده شدم 🥺🙌

شاید خدا ی چیزی میدونسته ک ی فرشته دیگه داده بهت نگهش دار 

(هیچ کار خدا بی حکمت نیست 🫂)

وقتی ۶سالم بود 👼🏻  بابام سرطان گرفت ب من نمیگفتن اما من خوب میدونستم🥲بابای چهارشونم جلو چشام آب میشد🥺رفتاراش عوض شده بود چند ماه بود خواهر ۶ماهمو بغل نکرده بود🥲چند ماه بود نگام نمیکردم 😔حتی ب راه رفتن ساده امم گیر میداد و دعوام میکرد 🥺ی شب تصمیم گرفتم دوسش نداشته باشم 🥲موقع خواب ک بهش گفتم شب بخیر ✨سرش پایین بود و هیچی نگف🥺سرش داد زدم تو حتی جوابمم نمیدی خوشبحال دوستام چقدر باباهاشون دوسشون دارن 🥺منم دیگه دوست ندارم🥲حتی نگاهمم نکرد 😔صبح ک از خواب پاشدم دیدم هیچکس خونمون نیس فقط خالم و خواهرم بودن ک خواهرم از گریه کبود شده بود (انگار فهمیده بود🥺)خالمم با خودش حرف میزد و میزد ب سرش 🥲وقتی بهم گفتن ک رفتی 🥺شکستم بدم شکستم 😭وقتی تو سرد خونه از دور دیدمش مثل فرشته ها شده بود 👼🏻داشت لبخند میزد 🥺وقتی مامانم گفت بد رفتاریاش و بی محلیاش بخاطر این بود ک از هم راحت دل بکنین 🥲برای بار دوم شکستم🥺 خیلی گریه کردم 😭تا رسیدیم ب خونه 🥲جاش خیلی خالی بود دیگه خونهمون. رنگی نداشت 🥺وقتی ب مامانم گفتم دلم براش تنگ شده 🥲مامانم گریه کرد و از حال رفت (فکر کردم اونم میره پیش بابام)ترسیدم 🥺ب خودم قول دادم ک دیگه بزرگ شم 🥺بچه نباشم😭دیگه گریه نکنم🥺دیگه بغض نکنم 🥲دیگه سراغشو نگیرم 😔دیگه راجبش حرف نزنم🥺میدونی الان چندساله از اون سال ها گذشته و من هنوز سر قولم هستم ولی بعضی وقتا دلم میگیره 🥲بغضم گلومو پاره میکنه 🥺بعضی وقتا دلم اونقدر براش تنگ میشه ک دوست دارم بمیرم 🥺کاش بود مثل دخترای دیگه سر عقد میگفتم با اجازه پدرم بله 🥺کاش بود عروس شدنم رو میدید👰🏻‍♀️کاش......
با امضات بغض گلومو گرفت  خدا بیامرزه باباهامونو😔

عزیزم🥺خدا رحمتشون کنه🫂

وقتی ۶سالم بود 👼🏻  بابام سرطان گرفت ب من نمیگفتن اما من خوب میدونستم🥲بابای چهارشونم جلو چشام آب میشد🥺رفتاراش عوض شده بود چند ماه بود خواهر ۶ماهمو بغل نکرده بود🥲چند ماه بود نگام نمیکردم 😔حتی ب راه رفتن ساده امم گیر میداد و دعوام میکرد 🥺ی شب تصمیم گرفتم دوسش نداشته باشم 🥲موقع خواب ک بهش گفتم شب بخیر ✨سرش پایین بود و هیچی نگف🥺سرش داد زدم تو حتی جوابمم نمیدی خوشبحال دوستام چقدر باباهاشون دوسشون دارن 🥺منم دیگه دوست ندارم🥲حتی نگاهمم نکرد 😔صبح ک از خواب پاشدم دیدم هیچکس خونمون نیس فقط خالم و خواهرم بودن ک خواهرم از گریه کبود شده بود (انگار فهمیده بود🥺)خالمم با خودش حرف میزد و میزد ب سرش 🥲وقتی بهم گفتن ک رفتی 🥺شکستم بدم شکستم 😭وقتی تو سرد خونه از دور دیدمش مثل فرشته ها شده بود 👼🏻داشت لبخند میزد 🥺وقتی مامانم گفت بد رفتاریاش و بی محلیاش بخاطر این بود ک از هم راحت دل بکنین 🥲برای بار دوم شکستم🥺 خیلی گریه کردم 😭تا رسیدیم ب خونه 🥲جاش خیلی خالی بود دیگه خونهمون. رنگی نداشت 🥺وقتی ب مامانم گفتم دلم براش تنگ شده 🥲مامانم گریه کرد و از حال رفت (فکر کردم اونم میره پیش بابام)ترسیدم 🥺ب خودم قول دادم ک دیگه بزرگ شم 🥺بچه نباشم😭دیگه گریه نکنم🥺دیگه بغض نکنم 🥲دیگه سراغشو نگیرم 😔دیگه راجبش حرف نزنم🥺میدونی الان چندساله از اون سال ها گذشته و من هنوز سر قولم هستم ولی بعضی وقتا دلم میگیره 🥲بغضم گلومو پاره میکنه 🥺بعضی وقتا دلم اونقدر براش تنگ میشه ک دوست دارم بمیرم 🥺کاش بود مثل دخترای دیگه سر عقد میگفتم با اجازه پدرم بله 🥺کاش بود عروس شدنم رو میدید👰🏻‍♀️کاش......
سخت نبود؟

چرا خب سختی خودشو داشت ولی اینقدر سخت نیس که بخوای بکشیش فوقش یکسال سخت باشه همین که راه بیفته دیگه همبازی میشن

من کوچیکه همه چیز و از بزرگه یاد گرفت الان خودم از دیدنشون کیف میکنم 

من یه دختر کوردم😍یه دختر نجیب وبااصالت ماد🌺نه باحجاب و نقاب عرب سروکار دارم و نه باعریان پرستی غرب🤗

هیق منم بچه ناخواسته بودم😐ولی بابام عاشقمه😂🙂

گناه داره😢💔💔💔💔💔

 بلدم تکیه کنم باز به دیوار خودم !!                                    قلب ، قلب خودمه اما ضربانش تویی عشقم🤍💔👋          ~تـابـ؏ِ قـَوانـیـטּِ مـَ؏ْـزَ۾~✓✌️💯                                      ‌‌‌‌‌‌‌God, I love her very much 😪♥      یـادم نمیـره😊
مثل خواهرمی اونم خیلی زود میگیره حتی قرصم میخوره ولی باردار میشع

تا خدا نخواد ی برگم زمین نمیوفته شاید قسمت ماهم این بود 😭🥲

وقتی ۶سالم بود 👼🏻  بابام سرطان گرفت ب من نمیگفتن اما من خوب میدونستم🥲بابای چهارشونم جلو چشام آب میشد🥺رفتاراش عوض شده بود چند ماه بود خواهر ۶ماهمو بغل نکرده بود🥲چند ماه بود نگام نمیکردم 😔حتی ب راه رفتن ساده امم گیر میداد و دعوام میکرد 🥺ی شب تصمیم گرفتم دوسش نداشته باشم 🥲موقع خواب ک بهش گفتم شب بخیر ✨سرش پایین بود و هیچی نگف🥺سرش داد زدم تو حتی جوابمم نمیدی خوشبحال دوستام چقدر باباهاشون دوسشون دارن 🥺منم دیگه دوست ندارم🥲حتی نگاهمم نکرد 😔صبح ک از خواب پاشدم دیدم هیچکس خونمون نیس فقط خالم و خواهرم بودن ک خواهرم از گریه کبود شده بود (انگار فهمیده بود🥺)خالمم با خودش حرف میزد و میزد ب سرش 🥲وقتی بهم گفتن ک رفتی 🥺شکستم بدم شکستم 😭وقتی تو سرد خونه از دور دیدمش مثل فرشته ها شده بود 👼🏻داشت لبخند میزد 🥺وقتی مامانم گفت بد رفتاریاش و بی محلیاش بخاطر این بود ک از هم راحت دل بکنین 🥲برای بار دوم شکستم🥺 خیلی گریه کردم 😭تا رسیدیم ب خونه 🥲جاش خیلی خالی بود دیگه خونهمون. رنگی نداشت 🥺وقتی ب مامانم گفتم دلم براش تنگ شده 🥲مامانم گریه کرد و از حال رفت (فکر کردم اونم میره پیش بابام)ترسیدم 🥺ب خودم قول دادم ک دیگه بزرگ شم 🥺بچه نباشم😭دیگه گریه نکنم🥺دیگه بغض نکنم 🥲دیگه سراغشو نگیرم 😔دیگه راجبش حرف نزنم🥺میدونی الان چندساله از اون سال ها گذشته و من هنوز سر قولم هستم ولی بعضی وقتا دلم میگیره 🥲بغضم گلومو پاره میکنه 🥺بعضی وقتا دلم اونقدر براش تنگ میشه ک دوست دارم بمیرم 🥺کاش بود مثل دخترای دیگه سر عقد میگفتم با اجازه پدرم بله 🥺کاش بود عروس شدنم رو میدید👰🏻‍♀️کاش......
ناخواسته چه جوری چرا من هیچوقتتتتتتتتتتتتتتتتتتت ناخواسته نشدم واقعا برام عجیبه بگو در ضمن تو برگز ...

اینجوری نگو عزیزم زمین گرده ها☹☹

چیزیه که پیش اومده

الانم تو هم مطمعن نیستی که شاید در آینده برای خودتم پیش بیاد🥲💔

هیق منم بچه ناخواسته بودم😐ولی بابام عاشقمه😂🙂 گناه داره😢💔💔💔💔💔

خیلیامون بودیم😂😍منم بودم 

الانم ته تغاری ولوس خونه هستم 

😍لطفایه صلوات مهمونم کن تایه شغل خوب ومرتبط بارشتم نصیبم شه😍❤یه روزی میرسه که توی آینه بخودم میگم دمت گرم سخت بود ولی ازپسش براومدی😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792