سلام
خانوما من یه مشکلی پیدا کردم
من تا چند سال پیش حتی پشت سر کسی یککلمه حرف نمیزدم تا اینکه:
خانواده شوهرم برای بهم زدن عروسی من (از حسادت)بهم تهمت زدن
هر تهمتی که فکرشو بکنید(۷ سال پیش)
اما عروسی ما سر گرفت و همه فهمیدن که تهمتها بی اساس بوده
اما کینه دارم،خشمگینم،بغض دارم
الان راحت پشت سر کسانی که بم تهمت زدن حرف میزنم
خدا بدجور گذاشت توی کاسشون اما من خوب نشدم
نمیخوام بد باشم
نمیخوام از چیزی که سرشون میاد خوشحال باشم و برای بقیه تعریف کنم
چیکار کنم؟