سلام نامزد من یه شهر دیگه کار میکنه نظامیه ، الان میخاد انتقالی بگیره یه شهر دیگه که قراره بعد ازدواج اونجا بریم ( البته اگه جدا نشیم!!! ) اگه بره اونجا کارش اداری میشه و دیگه نمیتونه توی خوابگاه بمونه و باید حتما خونه داشته باشه و اینکه دیگه نمیتونه بیاد شهر خودمون فقط هر دوماه ، یک هفته شایدم کمتر میاد اینجا، هرچی هم بهش میگم اینکار درست نیست ما کلی کار داریم که انجام بدیم قبل عروسی اصلا دلت تنگ نمیشه هیچییی نمیگه یعنی من توی کل بحثمون هزار بار بهش گفتم من نمیتونم اینجوری ، سخته برام، دلم برات تنگ میشه تو دلت تنگ نمیشه هیچی جوابمو نداد فقط میگفت اگه بمونم اینجا باید ماهی خداتومن پول بنزین بدم منظورش بعد عروسیه !!!!! بعد اگه انتقالی بگیره باید از پادگان بره خونه مجردی خب وسایلشو هم نداره پس چه غلطی میخاد بکنه من نمیدونم !! به نظرتون چی باید بهش بگم؟🤌تنها مزیتش اینه که پادگان جدید به خونمون نزدیک تره وگرنه بقیش هیچی:))))
خب بعد ازدواج که پیش هم هستید دیگه دلت تنگ نمیشه براش.. در ارتباط با خانوادت هم خودت یه استقلالی داشته باش که اگه اون نتونست بیاد خودت بتونی بری بیای...
و اگر شک داری به ادامه رابطه جدی فکر کن ..... یعنی چی اگر جدا نشیم !
از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمیمونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!
خب بعد ازدواج که پیش هم هستید دیگه دلت تنگ نمیشه براش.. در ارتباط با خانوادت هم خودت یه استقلالی داش ...
فعلا ازدواج نمیکنیم خب این مدتو چیکار کنیم؟ یعنی هردوماه یکبار همو ببینیم؟ پس چطور باهم آشنا بشیم چطور بفهمیم اخلاقمون بهم میخوره یا نه 🥲 در مورد خانواده هم اصلااااا نمیشههه کاملا میدونم که اجازه نمیدن
خیلی شک دارم به ادامه دادن بهش در واقع اصلا راضی نیستم واسه همون گفتم 🥲💔 کلا دنبال بهونم که بهم بخ ...
چه اصراری داری به ادامه دادن پس؟
نظر خانوادت چیه ؟!
از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمیمونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!