درست مثل آن موقعی ک بادام تلخی زیر دندانت میرود و صورتت از تلخیش مچاله میشود...
حس غریبانه ایست.....
درست مثل وقتی ک مادرت را گم میکنی و با گریه صدایش میزنی اما در جمعیت شلوغ پیدایش نمیکنی...
حس دردناکیست...
درست مثل وقتی که سوزنی در پایت فرو میرود...
حس خفقان اوریست...
درست مثل وقتی ک در زیر زمینی نمور و تاریک گیر می افتی...
.
.
.
.
حس بی حسی است گاهی....
و تو نمیدانی کدام را درمان کنی.... 🖤