من باشوهرم پسر عمو دختر عموییم اون از بچگی همش من و میخواسته همه ام میدونستن از توجه هاش من میگفتم ن داداشمه اون الان داره کم کم میره تو بیست و پنج سال منم که 19سالمه دیگه ۱۷سالگی حسشو و... گفت تا ۱۸دوست بودیم دیگه ۱۸عقد ونامزدی و چهار ماهه پیش عروسیم ولی سرکار اقا جونش بچه اس و بچه ببینه از خود بی خود میشه رو مخ منم رفته و میگه از یه طرف بچه میخوام از یه طرفم میگه نمیخوام تو الان اذیت شی ولی خو همه میگن براش بچه بیار موندم چیکار کنم گفتم دیگه اگر ترسمو از بارداری و زایمان کم کم بزارم کنار وبگم اقدام کنه😂
عزیزم منطقی باش شاید شوهرت فردا خیلی چیزا دید و دلش خواست من ۳۳سالمه نمیتونم بهش فکر کنم بچه خوبه ها ولی وقتی میبینم هنوز خودم تو کشورم تن و بدنم سر هرچیزی میلرزه و تربیت بچه چقدر دردسر ه عذاب وجدان میگیرم بخوام بیارم
من دوستم یه ساله ازدواج کرده ۳۴سالشه اقدام کرد حامله شده الان روزی ده بار میگه چه غلطی کردم تو این دوران یدم شوهرم اصلا نمیتونه بابای خوبی باشه شوهرش عاشق بچست ولی زنش ویارداره میگه ن بچه ازیا چیه مادر منم ۳تا زایید این و کلی میگم ممکنه شوهر شما نجوری نباشه ولی ۴ماه کمه واسه تجربه داشتن
اره میدونم برا تجربه میگید
حقیقتا خودمم خیلی میترسم از باردار شدن یا زایمان بنده خدا هم اجباری چیزی نمیکنه دوست داره عشقش بچس یه چند باریم گفت،ولی بعدش گفت میترسم خسته شی سنت کمه درد بکشی واین چیزا دوباره بیخیال شد ولی خب با بچه هرکسی ببینه سرگرمه
بعد از یه طرف ترس دیگمم اینه زندایی شوهرم حالا نمیدونم از سرحسادت یا لجبازی چیزی چون شوهرمو برا دخترش میخواسته میترسونه من و یا چی همش میگفت که برین ازمایش بدین مشکل نداشته باشین پسر عمو دخترعمویین ازمایش و همه چی دادیم خداروشکر هیچ مشکلی ژنتیکی پیدا نشد،الان یه مدته میگه ناباروری زیاد شده شاید بعد بچه دار نشی واین چیزا نمیدونم والا
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
