سلام بچه ها شبتون بخیر
خلاصه میمم بهتون . من مادر پدرم طلاق گرفتن و الان یه سالو نیمه با یه اقایی دوستم و واقعا همو از حونمون بیتشر دوست داریم و با سخت کیری های مادرمو محدود شدن های زیادم پاش موندم.
من امشب بهش گفتم حق طلاق و حق خروج از کشورو بهم بده تو عقدمون، قبول نکرد. منم بهش گفتم اگ قبول نکنی از دستم میدی گفت باشه، و سفت پای حرفش موند. قبلا سر هرچیزی سر حجابم سر عکس تو محازی گذاشتنم حرف زدن با پسرا و هرچیزی ک فکرشو بکنید برام قانون تعیین کرده و من پا همشون موندم و همیشه بهم میگه اگ بذاریشون زیر پات منو از دست میدی. منم با اینکه خیلی چیزا رو دوس دارم انحام بدم ولی میکم ب از دست دادنش نمی ارزه و همه حرفاشو بخاطر اینکه از دستش ندم قبول کردم همیشه همیشه بهش گوش کردم و قبول کردم حرفاشو. اونم پا افسردگیم و اینا مونده و داره سعی میکنه همیشه خوبم کنه و همیشه خیلی دوسم داره .
من واقعا حق طلاق و خاج خیلی برام مهمه. نه اینکه بخام طلاق بکیرم یا برم تنهایی خارج نه. ولی حس امنیت بهم میده.
میشه راهنماییم کنین چه تصمیمی بگیرم؟ واقعا موندم. اخه با اینکه میبینم خیلی دوستم داره. ولی تا کفتم اک قبول نکنی از دستم میدی سریع گفت باشه من قبول نمیکنم
حس بدی دارم خیلی بد
بهش خیلی اعتماد دارم
اگ سوالی پیش اومده ازم بپرسید
خاهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم