2777
2789

چند هفته ایی

باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اره خيلي زوده حتي جرات ندارم زياد راه برم 🥲چون سقط داشتم ٦ ماه پيش

ن نگران نباش

خدایا خودت برام معجزه کن ...فقط تو میتونی معجزه کنی ...💜 گاهی وقتا... باید دستتو بزاری رو قلبت و بگی... میدونم سخته ولی... تحمل کن.....💔🖇 
هرچی باشه سالم. ولی دختره دخترمادروزشت میکنه

من دختر باردارم اصلا تعقیری نکردم.. دختر عموم پسر باردار بود جوش زد  دماغش شد اندازه ملاغه چشاش پف کرد 

پسر زشت میکنه مادرو والا من هرکیو دیدم پسر داره ننش زشت شده😐

و خدایی که به شدت کافیست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز