سلام . من و یه بنده خدایی نزدیک یک ساله در ارتباطیم. باهم مشکل نداریم. ولی خانواده هامون خیلیییی مشکل دارن باهم. فامیل نزدیک هم هستیم. هرجور فکر میکنم که چجوری به هم برسیم نمیشه. مادرش خانم خوبی نیست و خیلی خیلی به مادرش وابسته هست. فکر نکنم خانوادم اجازه بدن باهاش ازدواج کنم.من خیلی سر ترم از ایشون.
حالا همو دوست داریم.ولی من درحدی دوستش ندارم که بعد از جدایی حالم بد بشه و... فقط یجور عادته برام. چیکار کنم ازش جدا بشم؟ نمیخام جدایی از طرف خودم باشه. یجور عاقلانه باشه. چندبار جدی حرف زدم باهاش ولی میگه لیاقتتو ندارم ولی دوستت دارم. چیکار کنم؟