حالم از آدمای دور و برم بهم میخوره
اینطوری شدن که فقط خانواده خودشون اهمیت میدن. بقیه هم بمیرن مهم نیس
حالم از زن داداشم بهم میخوره. حالم از فامیلامون
من افسرده شدم هیچکی نمیفهمه هیچیکی هیچ وقت از دلم خبر دار نشو حتی مامانم
دوست دارم بمیرم.
میگن مرگ راحت تره
حوصله دنیا رو ندارم
دوست دارم خودکشی کنم اما باز از اونور میترسم.
الانم سر درد و گریه امونمو بریده