من که خودم فرار نمیخوام کنم سالهاست دارم پدرم رو وادار میکنم بریم تهران قبول نمیکنه
منظورم این بود برم تهران دیگه نمیبینمش پدر و مادرم بیان من بهونه دارم واسه نیومدن
اگه قراره همه چیو بفهمه چشم تو چشم نشم باهاش اونم اذیت نشه منو ببینه.
من خودم کلی عذاب وجدان گرفتم واسش هی دعا میکنم عاشق یه دختر دیگه بشه😔