سلام
ما۷ساله باهم دوستیم و قصدمون واقعا ازدواجه
دیروز رفته عکس منو نشون مامانش داده
اونوقت شب بهم پیام داده که پشیمونم ازینکه به مامانم گفتم چون خیلی ازش خجالت میکشم😐
من دوس دارم زودتر کارش جور بشه تا ازدواج کنیم.چون شرایط خونمون اصلا خوب نیس.همش دادو بیداد و وحشی گری،
ولی نمیدونم چرا انقدر فس فس میکنه..تازه میخاد بره سربازی،من دوس دارم بعد سربازیش بیاد،اما میگه کار ندارم..قصدم ازینکه بهش اجبار میکنم واس اینه که به خودش بیاد و سریعتر کاراشو انجام بده،چون من واقعا طاقتم رفته.
دیشب همش چوص ناله میکرد که من تا دوسال دیگه کار ندارم،،فلانه،،بهمانه🤦🏻♀️عصابمو خورد کرده
منم بهش گفتم اوکی تو همو ۵،۶سال دیگه بیا ولی بهم این اطمینانو بده که ۶سال بعدت باالانت خیلی فرق داشته باشه،نه اینکه بعد ۶سال پاشم بیام ببینم مث الانت هیچ کاری نداری
حالا امروز بهم پیام دادیم.الان دوساعته جواب نداده.ینی دوس دارم خفش کنم😑😑😑