خواهرانه بهت میگم
بشین تو خونت و هفته ای یه بار در حد یه ساعت برو پایین
هیچ گلایه ای هم نکن
اگه همسرن یا مادر شوهرت گفتن چرا اینجوری شده
بگو خودم انقد کار دارم که بهشون نمیرسم
سرم شلوغه
صبح ساعت ۷ بیدار نشو برا خودت تا ده یا ۱۱ بگیر بخو اب ۷وابت نبرد دراز بکش تو‌جات
بعد بلند شو اروم اروم کارها تو بکن
خیلی هم قربون صدقه همسرت برو و از همیشه بیشتر بهش برس
تا مادر شوهرت رو دیدی بگو نمیدونم چرا کمر درد گرفتم
من هنوز جوونم 😭😭😭😭😭
بعضی وقتها هم تو خونه کارهای کوچیکی بده به همسرت
با ارامش باهاش صحبت کن بزار بفکر بیوفته از اونجا پاشین قبل از اینکه جسم روحت بیشتر اسیب ببینه منم شوهرم اصلا موافق خونه مستقل نبود تا زمان گذشت و بقول خودمون سر عقل اومد اخه باید برادراش رو هم مدیریت کنه
حالا این همه من کارکردم ی امروز بعد نزدیک ب چن ماه دخترش فقط ی جارو کرده براش..ظهر شوهرم گف ی کم خورشت ببرپایین من رفتم ببرم گفتم سلام بااخم گف علیک سلام خانم..چون نرفتم پایین وکمک اینجوری کرد..بعد من فک کن امروز جارومیزدم فرداش کثیف میکردن میگفتن خونه زندگی کثیفه دسم خرابه چیکارکنم واینا..عین خیتلشون نبود خونشون ۲۰۰متر یا۲۵۰متره..فک کن هفته ای دوبار سه بار جارو کنی دس درد کمردرد میگیری..حالا بخاطر ی امروز شوهرم رفت پایین دادمیزد مادرشوهرم ک دختربدبخت خدازده من جاروکرده خدارو خوش میاد پاتو گذاشتی کثیف کردی..خودمم ک خورست بردم میگفتن کثیف کردی پاگذاشتی..منم گفتم حالا ی بار جارو کرده دیگ حق راه رفتنم نیس
اینجایی ماهستیم مثلا با۷۰۰اینطورا میشه ی خونه خوب خرید ولی من پولم شاید۵۰۰یا۶۰۰بشه
تازه نمیخوام ک این پول از دسم بره ک خرج کنم بدمش ب خونه..میخوام توبانک باشه ک با وام خونه بسازیم ک بعدخونه پول هم برام بمونه..برابعدش ک ازسودش استفاده کنم هرماه و کلا پولموداشته باشم
من چون بچه طلاقم وکلا خانوادم پی زندگی خودشونن وتنها چیزی ک ازشون ب من رسیده همین خونس ک نصف پولش برا منه و دیگ اگ ی روز بدترین اتفاق برام بیفته و بخوام مثلاجدابشم جایی ندارم کسی ندارم کلا میخوام ک ی خونه ب اسم خودم داشته باشم وشوهرمم کلا چون ب حرف مامانشه و ابنا زندگی ب حرف اون میچرخه تاصدسال خونه ب نام اون نمیزنم تاخودم هسم..فرداچیزی بشه اون این طبقه بالارو داره ولی من چی؟منوازخونه خودم بیرون میکنن و منم اواره میشم..ن خیالت راحت ب اسم خودم میکنم چ زمین چ خونه چ هرچی
نکن عزیزمن نکن.
شوهرت بیخود کرده بگه انجام بده.مگه دور از جون کلفت اوردن.شوهرت خیلی بی منطق هست ینی چی اخه.چجور با بچه ی یه ساله میرسی واقعا من نمیدونم.من بچه م یه سالشه تو روز اصلا نمیکنم کار کنم ازبس گریه میکنه و به پام میچسب
بخدا یه نهار و شامو با بدبختی درست میکنم.شبا که میخابه تازه میرم سرقت مرتب کرون و شستشوی خونه.
بعد حالا اگه خدایی نکرده بچه یه زمین بخوره همین شوهرو مادرشوهر ده متر زبون در میارن که چرا موظب بچه نیستی
براچی همش میری خونشون؟؟؟
