همش سرشو میاره نگام میکنه خیلی بدم میاد نمیدونم چرا اینجور میکنه هروقت خونمونه میخام به دخترشیر بدم زل میزنه بهم میرم اونور تر باز سرشو میاره نگا کنه حالم بهم میخوره از این کارش
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شاید مثل مادرشوهرم من دوست داره ببینه باورت نمیشه که هر دفعه هرجا که بودیم میخواستم شیر بدم می اومد مینشست کنارم تا بچه شیر بخوره 😂انقدر پسرمو ناز میکرد تا من خوابم میگرفت
مادرشوهرم منو نمیخواست عروسش بشم پیشم مینشست بعد در میداد که من ناراحت شم ولی الان که عروسش شدم فهمی ...
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
📌وقتی به داشتن اعتماد بنفس عادت نداشته باشی اعتماد بنفس بنظرت نوعی مغرور بودنه📌وقتی همیشه منفعل بودی قاطع بودن مثل خشونت به نظرت میاد📌وقتی عادت نکردی نیازهات فراهم بشه اولویت دادن به خودت برات مثل خودخواهیه📌اینو گفتم که بدونی دایره ی امن تو همیشه معیار خوبی برای رفتارت نیست