مهریه

سلام لطف میکنید من و راهنمایی کنید من یکشنبه هفته ی پیش اسنپ گرفتم با اسنپ بردم بچه ها رو گذاشتم خونه مامانم بعد یه مسیر دیگه رفتیم راننده به شدت عصبانی بود همش با حالت عصبی میگفت اینجاست اینجاست منم با اینکه به مسیرم خیلی مونده بود پیاده شدم رفتم کارمو انجام دادم  برگشتم تو ماشین چون اسنپ و رفت و برگشت گرفته بودم بعدش یه خیابون مونده بود من و برسونه پیچید تو اتوبان منم خیلی ترسیدم به خدا فقط با صدای بلند گفتم خانم اینجا مسیر من نیست اشتباه میری گفت باید از اینجا برم منم گفتم نگه دار پیاده میشم نزاشت پیچید به مسیر اصلی و شروع کرد بد وبیراه گفتن که به خاطر مسافرانی مثل تو من سه بار از تپ سی اخراج شدم شما عقده ای هستین ببخشید خیلی فهش داد منم گفتم الان به اسنپ زنگ میزنم میدونم چکار کنم بعد دید دارم زنگ میزنم خودش گفت بزار به ۱۱۰ زنگ بزنم تو من و تهدید کردی تو من و تحقیر کردی باصدای بلند حرف زدی گفتم بزن دیگه رسیدیم تو کوچه برای اینکه از همسایه ها خجالت کشیدم گفتم برو سر کوچه زنگ بزن یا من و پیاده کن برم گفت پیاده نمیکنم آدمت میکنم بعد زنگ زد ۱۱۰ گفت مامور نمیفرستیم قطع کرد من و یکم تو کوچه نگه داشت منم پولش و دادم بازم فهش داد پیاده شدم رفتم دیدم نزده تو سیستم که کرایه پرداخت شد برگشتم گفتم پول و بشمار درستش کن درست کرد من برگشتم خونه بعد از اسنپ زنگ زدن چرا راننده ی مارو میخواستی بزنی چرا بردی کوچه تاریک چرا تهدیدش کردی من گفتم به ۷دا هیچ کاری نکردم بعد به راننده  زنگ زدم گفتم چرا تهت میزنی حلالت نمیکنم اونم دوباره فحاشی کرد گفت تو میخواستی من و بزنی تهدید کردی به جان بچه هام همش دروغ میگفت دوباره کلی فهش داد قطع کردم دوباره زنگ زد فهش داد دیگه  بلاکش کردم حالا میترسم شرکت اسنپ یا راننده بره الکی ازم شکایت کنه به قرآن شوهرم من و میکشه من برم دادسرا درضمن خط تلفنم به اسم شوهرم هست سامانه ثنا هم ندارم حالا چی میشه اگه نتونه آدرس مو درست پیدا کنه پلیس میار برای جلب 

استارتر من احتیاج به کمک دارم لطفا درخواستمو قبول کن

عزيزم هستي سوال داشتم 🌹

@وکیل_کانون_وکلا_مرکز  

یه لحظه تشریف میارید من یه سوالی ازتون بپرسم؟

هستید ک سوال بپرسم

سلام خانم وکیل

بی زحمت میشه درخواست دوستی مو قبول کنی سوال مهم داشتم خواهش میکنم

تحمل ندارم همین جا می پرسم

من یه مدته خونه مامانمم درخواست مهریه هم دادم 

چند وقته 

بخاطر این اومدم خونه مامانم چون شوهرم می گفت بیماریت درمان نمیشه و بچه نمیاری  (سرطان پوست دارم) یا بزار ازدواج کنم مجددا یا برو 

منم گفتم می رم مهرمو بده و بعد طلاقم بعد برو صدتا زن بگیر 

حالا دیشب پی ام داد خیلی جدی که من بمیرمم طلاقت نمی دم زن هم می گیرم میگفت قانون بهم اجازه میده 

میگم نکنه راست بگه 😭😭😭😭

طلاق نده بد بخت میشم دق می کنم کی تحمل داره اخه من با سرطانم تحمل کنم خدااااااا

خلاصه خیلی استرس گرفتم یهو 

البته از حدود یک سال پیش اصن رفتارش باهام خوب نبود

تا حدود عید عالی بود درکم می کرد و محبت و مهربون حتی یکم عید پیشم نبود سرکار بود بعدش سوپرایز کیک و جشن ک مبادا دلم ازش ناراحت باشه 

بعد حدود برج دو یهو سگ شد هرچی هم دلیلشو می پرسیدم میگف نمی دونم خودمم چمه منم تا امسال تحمل کردم ک خوب شه اما هی بد تر میشد تا بلاخره این اواخر گفت بچه می خوام منم اومدم خونه مامانم

سلام شبتون بخیر من یه سوالی داشتم....

سلام هستید

سلام عزیزم هستین سوال دارم

سلام عزیزم یه سوال حقوقی دارم میتونم بپرسم؟

خواهش میکنم درخواست دوستیمون قبول کن

سلام استار میشه درخواست دوستمو قبول کنی لطفا سوال داشتم اوضام خرابه 

ممنون

ببخشین شماره تماس ندارین