2777
2789

😂😂😂😂

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

😂😂😂😂

مهندس نفت هستم🤩                                                 هرگز نخواب کوروش ای مهر آریایی بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد👑❤      مامان دوتا نی نی دوقلو🥲😍❤       درخواست دوستی قبول نمیکنم دوست عزیز من خیلی دیر به دیر به این سایت میام و نمیخام شرمنده کسی بشم🤍        Deutscher Staatsbürger🇩🇪

کجاش باهوش بود 😐

   ☘️🍃☘️🍃☘️ ☘️🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَۆُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃من ی روزی اینقد قوی میشم ک این استرس رو بتونم شکست بدم اینقد قوی میشم ک بتونم تو روی اونایی ک میخوان بشکننم وایستم من دختر بابامم همون مردی ک کسی جرعت نداره بهش بگه تو🙂 بابام الگوم زندگیم‌جوری خوب میشه همه دست به دهن بشن وسواس فکریم داره روز به روز بهتر میشه خدا آبرومو حفظ کرد،مامان شدم،خلاصه همه چی بر وفق مرادم پیش میره خدایا شکرت😍💖

فقط طلاق👌👌😂

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

من بودم پلی استیشن رو می بردم خونه ی بابام و اونجا با بچه ها و آبجی ها و داداشام بازی میکردیم و کلی هم خوش میگذشت

بابای منم یبار کادوی تولد مامانم دوربین خرید چیزی که خودش دوست داشت  

تنهایی رو بپذیر:)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792