سلام دوستان من۴۲ سالمه چندساله چادرسرمیکنم قبلا چادری نبودم دوست داشتم شیک وبه روزباشم اعتماد به نفس ندارم البته ازبی بندوباری هم خوشم نمیاد من قدکوتاهی دارم وبه همین خاطرهمیشه تحقیرشدم هروقت خوب لباس میپوشیدم یه جوری نگام میکردن که یعنی توروچه به شیک بودن کوتوله ی بدبخت کم کم تبدیل شدم به آدمی که امروزهستم بابیماری افسردگی هنوزهم تواین سن ازاولین ملاقات هامیترسم ازقضاوتهای ظاهری جوری که دوست دارم اصلا دیده نشم وقضاوتی هم نشم چادررودوست دارم ولی انگار باید به خاطر چادرپوشیدن باید زن مومنه باشی همه چیز برات حروم میشه آرایش ،آهنگ ،ماهواره نمیدونم چرا دید مردم اینجوریه البته نه همه بایدمثل حاج خانوم رفتارکنی بعضی وقتها آدمایی رومیبنم که باوجودنقص ظاهری خیلی اعتمادبه نفس دارن ولی من نمیتونم خودم روپیر روداغون میبینم وانگار همه چیز ازم گذشته ومن بایدمثل پیرزنا باشم
عزیزم حق داری متوجه حرفاتون هستم ولی بین همه اطرافیان ما هستن کسایی که دوستمون دارن و برامون احترام ...
منم تااونجایی که میتونستم کنارگذاشتم آدمایی که انرژی شون برام منفی بود تازه میرفتن به مادرشوهروخواهرشوهرم میگفتن یکی رو میگرفتین برای پسرتون که روتون بشه توفامیل نشونش بدین ببینیدپستی تاکجا