شوهر من از بین برادرخواهراش از همشون دلسوزتره تا خانوادش بهش زنگ میزنن این حاضره رو سروشون.حالا با پدرمادرش کار ندارم.ولی وقتی زنداداشاش یا برادرزادهاش زنگ میزنن حرص میخورم.هرکار باشه به شوهرمن میگن اینم زودی میره.چیکار کنم که شوهرم کمتر به حرفشون گوش بده
دوسش ندارم کاراش برام مهم نیس فقط میخوام اعصابم اروم باشه برا همین کاری بهش ندارم خدایا موفقم کن خدایا بهم عقل بده تا از روی بی عقلی کاری نکنم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست .... پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
منم برادرشوهرای دیگم همینن یعنی فقط برا خودشون خرج میکنن هر جمعه هممون میریم خونه ی پدرشوهرم فقط شوهر من پپل خرج میکنه اونای دیگه یک کیلو میوه هم نمیارن
دوسش ندارم کاراش برام مهم نیس فقط میخوام اعصابم اروم باشه برا همین کاری بهش ندارم خدایا موفقم کن خدایا بهم عقل بده تا از روی بی عقلی کاری نکنم
خواهشا افراد زیر بیست سال ریپ نزنن و با من بحث نکنن چون عادت ندارم با کوچیکتر از خودم درباره مشکلی همکلام و همصحبت شم نظر خودمه به کسی هم مربوط نیس تمام😑
توام زنگ بزن به داداشای دیکه اش بیان اون کارارو انجام بدن پرده باز کنن و .. بعضیا خوبیشون سهم بقیه ...
من اصلا روم نمیشه خجالت میکشم ازشون
خیلی هم کم زبون هستم بخدا ماشین باهزار قرضو قسط گرفتیم اونوقت زیرپای اوناست بیشعورن
خواهشا افراد زیر بیست سال ریپ نزنن و با من بحث نکنن چون عادت ندارم با کوچیکتر از خودم درباره مشکلی همکلام و همصحبت شم نظر خودمه به کسی هم مربوط نیس تمام😑